یک لحظه مکث

یک لحظه مکث

”چشم بر بندید بر من یـا مرا بیابید اگر می‌بینید“
یک لحظه مکث

یک لحظه مکث

”چشم بر بندید بر من یـا مرا بیابید اگر می‌بینید“

در گــُذر لحظه‌ها

کاش میشد که نشه...
ــــــــــــ سهیل ـــــــــــ

نظرات 7 + ارسال نظر
زهره سادات یکشنبه 23 تیر 1392 ساعت 15:41 http://mahfele-khial.blogsky.com

سلام
چقدر ناراحت کننده ست.......
میشه پست بعدی خیلی خنده دارو امیدوارکننده باشه. دلم گرفت
ولی بازم ممنون
روزاتون یاسمنی

سلام..
سعی میکنم نقاب بهتری به صورتم بزنم تا حال و هوای دلم یه وقت خدای ناکرده باز سبب رنجش خاطر همین چند مخاطب عزیزمو که همچون مرواریدی نایاب از سوی خدا به من هدیه داده شده نشه و هوای دلشون آفتابی و گرم بمونه تا من نفس میکشم...

و تو میدانی که چه حسی ست در نگاه کودک درونم و چه خنده ای بر صورتش نشسته است...؟؟ آن خنده نه از ته دل بلکه فریب عکاس است که عروسکی به دست داشت! {کاملاً مستند}

ممنون از حضور گرم و مثبت شما گنجینه های خلوت من...
(:

زهره سادات یکشنبه 23 تیر 1392 ساعت 17:50 http://mahfele-khial.blogsky.com

پدر روزنامه میخواند

اما پسر کوچکش مزاحمش میشد

پدر صفحه ای از روزنامه باعکس نقشه جهان قطعه قطعه کرد،به پسر داد و گفت:

ببینم میتوانی جهان را دقیقا همان طور که هست بچینی؟

میدانست پسرش تمام روز گرفتار اینکار است

اما یک ربع بعد پسر با نقشه کامل برگشت

پدر پرسید:جغرافی بلدی؟چگونه این نقشه را چیدی؟

پسر گفت:نه.پشت این صفحه عکس یک آدم بود.وقتی آن آدم را دوباره ساختم،

دنیا را هم ساختم...

(:

خیلی ممنوم ازت... آجی خودمی

سارا یکشنبه 23 تیر 1392 ساعت 18:16

سلام داداشی
میخوام برات زن بگیرم


داداشی سهیل:چی گفتی؟!
سارا گلی:تو دیگه بزرگ شدی چه معنی داره بمونی خونه!!!!
داداشی سهیل:آجی تو روخدا این نامردی رو در حق من نکن
سارا گلی:تو را هیچ راه گریزی نیست!!!

هـَــــی وآی مــن !

(:

(;

مریم یکشنبه 23 تیر 1392 ساعت 19:34 http://www.sooskesiah.blogsky.com

سلام داداشی
نوشته ی بسیار زیبایی بود

در ضمن اون سارا گلی که نظر گذاشته باید با آبجی های دیگه مشورت کنه یعنی چی همینجوری سرخوده!!!
اون موقع من میگم منحرفه میگه نه دیگه انحراف از این بیشتر میخواد!

((:


آجی مریم..؟؟
اذیتش نکن این سارا گلی رو (;

زهره سادات یکشنبه 23 تیر 1392 ساعت 21:08 http://mahfele-khial.blogsky.com

سلام
مرسی از متن قشنگی که برام نوشتید.
روزاتون یاسمنی

سلام..

رایحه‌ی خوش گل یاسمن می‌رسد به مشام، از سوی دوست...

روزگارت مملوء از لحظه‌های خوش......

مژگان دوشنبه 24 تیر 1392 ساعت 12:33

خورشید جاودانه می درخشد در مدار خویش
ماییم که پا جای پای خود می نهیم و غروب می کنیم
هر پسین
این روشنای خاطر آشوب در افق های تاریک دوردست نگاه ساده فریب کیست که همراه با زمین مرا به طلوعی دوباره می خواند.
ای راز ای رمز ای همه عمر مرا اولین و اخرین.


(حسین پناهی)

سلام آجی..
ممنونم از این نوشته‌ی زیبا...

(:

♥ You Are In My

مهسا دوشنبه 24 تیر 1392 ساعت 17:07 http://www.delane.blogsky.com

سلام. انشاالله هر روزتون بهتر از دیروز باشه و آینده ی خیلی خیلی درخشانی هم داشته باشین

(:

سلام..

خیلی ممنونم ازتون.. متقابلاً..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد