یک لحظه مکث

یک لحظه مکث

”چشم بر بندید بر من یـا مرا بیابید اگر می‌بینید“
یک لحظه مکث

یک لحظه مکث

”چشم بر بندید بر من یـا مرا بیابید اگر می‌بینید“

✌ کمی‌‌ْ افسوس‌‌ْ !! ㋡


کمی‌‌ْ این‌سـوتـَر افسوس!...

اینک افسوس!...

در چه عصری به سر می‌بـَـری‌‌ْ

به سوز !

گردن‌‌ْ نهاده‌‌ْ زیر ِ تیغه‌ی ِ تیز ِ افکار ‌‌ْ

سلاخی‌‌ْ می‌شود اندیشه ‌‌ْ

بی‌اختیار !

تفتیش‌‌ْ می‌شود عقیده ‌‌ْ

به اجبار !

و لیس ِ لزجی‌‌ْ به پوزه می‌کشی ‌‌ْ

به تکرار !...


کمی‌‌ْ آن‌سـوتـَر افسوس!...

آنک افسوس!...

در چه عصری به سر می‌بـَـرند ‌‌ْ

به روز !

ایستاده‌‌ْ بر دو پای ِ استوار ِ اعتماد ‌‌ْ

پیش‌‌ْ می‌رود قریحه ‌‌ْ

به اختیار !

تغییر‌‌ْ می‌کند عقیده ‌‌ْ

به افتخار !

و لاف و لاف و لاف‌‌ْ نمی‌زنند ‌‌ْ

به تکرار !...


پیکره‌ی ِ بی‌بخار ِ این اشعار ‌‌ْ

گــَر ، پوسیده‌‌ْ اسکلتی‌ست‌‌ْ در لباس ِ شعار ‌‌ْ:

پس‌‌ْ ، کِه هـَرز‌‌ْ می‌چرخد ‌‌ْ

درون ِ گور ِ شغال‌‌ْ ؟!

پس‌‌ْ ، کِه دفن‌‌ْ می‌گردد ‌‌ْ

پی ِ جواب ِ سؤال‌‌ْ ؟!




☆ طعنه نوشت: لقمه‌ی ِ سنگین ِ تحریف ِ سیاهی‌‌ْ، رنگ ِ شب!...

☼ رُک نوشت: روز، از دیروز، تا امروز، ”هرجایی‌‌ْ“ شده‌ست!...


▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄ سُهیل‌‌ْ ▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄



⊲ ⊶⊷⊶⊷⊶⊷⊶⊷⊶⊷⊶⊷⊶⊷ ⊳

• ضمیمه:

نظرات 42 + ارسال نظر
سُهیل چهارشنبه 11 دی 1392 ساعت 00:54 http://TitBit.BlogSky.com

• هرکس آنچنان می‌میرد که زندگی می‌کند.
” دکتر علی شریعتی “

از تو چه پنهان
با تمام تنهایی‌ام
گاهی ایستاده
در پس همین وجود
در پس همین خنده‌های سرد
در پس همین گریه‌های گرم
هی می‌میرم و زنده می‌شوم !
...
سخت است
صبور باشی ...
و در حجم این سکوت
نـفـسـت بنـد نیـایـد ...!

اعظم حسن زاده چهارشنبه 11 دی 1392 ساعت 08:22

پیش از این مردم دنیا دلشان درد نداشت
هیچ کس غصهء این را که چه می کرد نداشت
چشمهء سادگی ار لطف زمین می جوشید
خودمانیم زمین این همه نامرد نداشت

سلام جناب هدایت عزیز
بسیار زیبا بود

• سلام بانوی بزرگوار ؛
چقدر خوب است،
در این حجم قرین نه در کجایی ؛ نادر کجایی ؛ بی در زمانی:
شما به مهربانی ، اینجا هستید..
سلام و سپاس بانو..

.
.
.
.

• دنیایِ مَسلول •

در امتدادِ کوره راهِ
متروک
سایه ی تاریکِ شب
بر سینه ی خاک گستر

واق ، واق سگان
در دوردست
می نشاند لرزه بر اندامم

ردِ پایِ گرگ ها عیان
زوزه ها
لحظه ای دور ، لحظه ای نزدیک
گامهایم همی سُست
شانه هایم لرزان

من می ترسم...!
گم شده باشم
میانِ اخم تلخِ
زمان
لابه لایِ تنِ چروکیده ی
زمین

خسته ام ...!
خسته از حریصِ پیرِ نق نقو
در بلعیدنِ مُدامِ آدمی

از ابرهایِ لاپوشان
بر پهنه یِ آسمان

کاش...!
کاش پایانی بود اشتهایِ زمین ،
لج بازیِ ابر را
از خوراکِ تَن
از اجبارِ نقابِ مهتاب

تا می دیدم روی ماه
می بوسیدم پیشانیش را
پُر می کردم
از نور ، ایمان ، امید
این تُهی لیوانِ
کهنه ی دل را ...

کاک باران ( کبوتر باران) ملکشاهی ، ۱۵ مرداد ۱۳۹۲

zhinoos چهارشنبه 11 دی 1392 ساعت 12:09 http://www.zhinoos1namak.blogfa.com

فکر نکن که به پایت می نشینم …
بلند میشوم ، آرام چرخی میزنم و مطمئن میشوم که نیستی
بعد برمیگردم سَرِ جایم ، سرم را میگذارم روی زمین و می میرم !

• سلام ژینوس

ممنونم که تو نیز همراهی ام میکنی، به مهربانی..

سها چهارشنبه 11 دی 1392 ساعت 16:17

سلام سهیل خان...خوبی؟؟...
این میمونه و چشما زهره ادمو میتروکونه..منکه ترسیدم...ازشاعری مثه شما بعیده اینجورعکسای خشن...لطافت ندارن اصلا...ببخش اگه رک میگم..رفیق خوب زشتیا وعیب وایرادا روهم میگه...درسته ؟؟
خوش باشی گل پسر...
کریسمس..مبااارک من..سها.

سلام سُها خانوم.. خیلی خوش آمدی عزیز ؛ ممنونم " خوبیم ، هی همچین!..."

درباره عکسها، ببخشید اگه کمی از لطافت خالی ـه..
راستش، بخاطر تلخی ـه این پُست، اون تصمیم رو گرفتم!

مرسی از اینکه، نکته سنجی و رفیق خوبی هستی..

مؤید باشی بانو وَ سال میلادی خوبی باشه ایشالا..

ژالـــــــ❤ــه رخ چهارشنبه 11 دی 1392 ساعت 16:51 /http://bsalamati6.blogfa.com/

یکم دیگه صبر میکردین عید نوروز خودمون میومد

البته حق دارین

دنبال بهونه برا شادی میگردیم

سلام خانومی..

آره حق داری ..............دنبال یه بهونه گشتن، واسه خوشحالی ...

zhinoos چهارشنبه 11 دی 1392 ساعت 20:26 http://www.zhinoos1namak.blogfa.com

تمام حجم خیالم از تو لبریز است
دنیای خیالم کوچک نیست
تو بی نهایت عزیزی................

نمی خواهم عقابی باشم در اوج

تا پرواز را ــ بدون ِ بال زدن ــ

مقوله ای خسته کننده و تکراری بیابم !

دلم می خواهد گنجشکی باشم

که پریدنش از شاخه ای به شاخه ی دیگر

متفاوت است !

خوش آمدی ؛ به مهربانی

پویان چهارشنبه 11 دی 1392 ساعت 21:40

ازخواب بیدار
با دلی روشن
لباسم را پوشیده
در راه مدرسه هستم
ناله ی ابرها.خش خش برگها
ماشین هایی از دل سنگ
می گذرند از کنارم و صدایم می کنند
و باز صدای فرا رسیدن پاییز را نشانم می دهند

خوش آمدی ، پــــــویـــــــــــــــان

.....................گرچه!..........................

رفتن ات تجربه ای است تلخ

اما معصوم

مثل افتادن برگ

مثل رنگ پاییز

مثل خندیدن غم...

درسا چهارشنبه 11 دی 1392 ساعت 22:41 http://www.blackways.blogfa.com

خیلی خوبه!!و اینکه من دارم تمام تلاشمو میکنم کاملا درک کنم نوشتتونو
ولی جدا بالای لیسانسه!
برادرم رحمی!!!

• سلام ، مهربان بانوی شرقی..

.
.
.


دیشب ذهنم آبستن شعری بود

صبح که برخواستم

شد همین جنین سقط شده ای

که دارید می خوانید !


... ...

شروین پنج‌شنبه 12 دی 1392 ساعت 04:05 http://sarzamin-gomshode.ir

مبارکا باشد این سال !
از پست سهیل کار درست چیزی نگوییم بهتر است!
:)))

• Happy New Year 2014 •

خیلی خوشحالم کردی، با حضورت عزیز..

زنده باشی.

+ممنونم ...

ژالـــــــ❤ــه رخ پنج‌شنبه 12 دی 1392 ساعت 12:28 /http://bsalamati6.blogfa.com/

به درسا کاملا حق میدم:دی

راستی کامنت برزخ عاللللللللللللییییییییییییییییییی بود

شاعرش اون دختره اشناس؟؟

••• •••

خواهش میکنم، خوشحالم خوشت اومد ()

شاعرش، نه بابا.. نمیشناسمش کی ـه..

behrang پنج‌شنبه 12 دی 1392 ساعت 14:28 http://behrang53.persianblog.ir

گفتم:میری؟
گفت:آره
گفتم:منم بیام؟
گفت:جایی که من میرم جای ۲ نفره نه ۳ نفر
گفتم:برمی گردی؟
فقط خندید…..
اشک توی چشمام حلقه زد
سرمو پایین انداختم
دستشو زیر چونم گذاشت و سرمو بالا آورد
گفت:میری؟
گفتم:آره
گفت:منم بیام؟
گفتم:جایی که من میرم جای۱ نفره نه ۲ نفر
گفت:برمی گردی؟
گفتم:جایی که میرم راه برگشت نداره
من رفتم اونم رفت
ولی
اون مدتهاست که برگشته
وبا اشک چشماش
خاک مزارمو شستشو میده

سطر اول : او می‌آید !

سطر دوم : او می‌رود !

دو سطر بیشتر نیست

بیهوده آنرا هزار و یک شب می‌کنیم ...

ژالـــــــ❤ــه رخ پنج‌شنبه 12 دی 1392 ساعت 14:57 /http://bsalamati6.blogfa.com/

هستی؟؟
دیگه فایل صوتی نمیدی؟؟

و تو نیستی باز !...

• اگر شعر مناسبی، بسراید این " دور اُفتاده‌ای از دیر باز فرو اُفتاده " ؛ حتماً !

سُهیل پنج‌شنبه 12 دی 1392 ساعت 15:13 http://TitBit.BlogSky.com

• حرف دل •

پرچین‌پرچین ، چمن‌چمن در زنجیر
نیلوفر و ناز و نسترن در زنجیر

پیچک‌پیچک دویده تا شانه‌ ی باغ
گیسوی چنار و نارون در زنجیر

پیچیده روان آب را گیسوی رود
خم‌خم ، چین‌چین ، شکن‌شکن در زنجیر

این پرده و نرده‌ای که بر پنجره است
گوئی گوید که زیستن در زنجیر

هم تن‌ها در اسارت گور و کفن
هم گورکن و گور و کفن در زنجیر

ای دوست سخن از من و ما افسانه است
دیری‌ست که رفته ما و من در زنجیر

روزی گفتی که گیسوی زن دام بلاست
امروز ببین گیسوی زن در زنجیر

داغ دل لاله را به خار مگوی
با سوختگان بگو سخن در زنجیر

• شاعر: بهمن رافعی

چه صحرایی است

صحرای تنهایی

و چه جشنی به پا داشته است

آنچه نیست...

غزل پنج‌شنبه 12 دی 1392 ساعت 15:40 http://664464.blogfa.com

سلام اوففف چقد شعرای خوشگل ..

آقا ببین این میمونه چیه آدم میترسه خوب.. سال نوت مبارک..


راستی وب منم بیا سر بزن ..

میگم بیا کتابامونو دستمون بگیریم توصف شاعرا وایسیم مظلومانه

شاید دلشون سوخت گذاشتن ما اول چاپ کنیم..

سلام غزل بانو

سال خوبی باشه واسه همه مَردم دنیا ؛ ممنونم از حضورت..

.....................................................................................


من و تو یکی بودیم

یکی بود

یکی نبود ....


... ...

درسا پنج‌شنبه 12 دی 1392 ساعت 16:18 http://www.blackways.blogfa.com

واژه ها را خط میزنم،سکوت تنها راه حل دلهای شکسته است
راستی مرسی از همدردیت ژاله رخ جااااان!

سُهیل: ژالـــــــ❤ــه رخ؟ دُرسا خانوم از همدردی تو، تشکر کرده تحویل بگیر ؟؟

سُهیل: من از طرف ژالـــــــ❤ــه رخ تشکر میکنم!...

غزل پنج‌شنبه 12 دی 1392 ساعت 17:59 http://664464.blogfa.com

سهیللللللللللللللل ..مرسی عالین شعرا..

از میان پنجره چوبی ..
کوچک قصه نگاهت میکنم..
روی صندلی کوچک خود نشسته ایی..
وقلم را میان انگشتانت..
می چرخانی..
فنجان قهوه ات را پشت..
پنجره می‌گذارم ..
عطرش می پیچید ..
وسرت را بلند میکنی..
هرروز همین ساعت..
با خود می اندیشی..
کیست صاحب این قهوه ها..
هرروز همین ساعت من زیر..
پنجره می نشینم تاتو مرا نبینی..

؛ خواهش میکنم.

رقص عریان درختانِ نم آلوده ی سرسبز
درپسِ پرده ی مِه...
چه احساس غریبی است دراین بودن با هم
دور از غم.

• شاعر: محمدرضا علی بابایی (فرزام)

غزل پنج‌شنبه 12 دی 1392 ساعت 18:01 http://664464.blogfa.com

گل های پر پر شده ام..
را میان گل های خشک شده ..

فرش زیر پایت میکنم..
شاید روزی گذر کردی ..
از این کلبه دل..

" گل‌واژه‌های ِ لبخند کیست (؟)
زیر ِ تکاپوی ِ پوست ِ خیس ِ غزل
لب به لب دل دل می‌کند بشکوفد!..."

"سُهیل"

غزل پنج‌شنبه 12 دی 1392 ساعت 18:13 http://664464.blogfa.com

واژه ..

نه..
واژه چینی میکنم..
خوشه ..
نه ..
خوشه چینی میکنم.

اندکی کاسه صبر..
رودی از جنس عشق..
آفتابی بیکران..
محفلی از شاعران..

قایقی در خشکی..
خوشه چینی میکنم..
عطر یاس و نرگسی..
خوشه چین قصه ی
لیلی ومجنون میشوم..

میروم دور دست ها..
قایقی خواهم انداخت به آب..
دور خواهم شد از این..
خاک غریب..

زیبا بود ... و خوندنش ، لذتبخش

مـمـــنـــون

غزل پنج‌شنبه 12 دی 1392 ساعت 18:53 http://664464.blogfa.com

اشک که میریزم ..
آسمان ابری میشود و میبارد..
میروم بی چتر ..
زیر عشق بازی آسمان..

میروم رد پایم را..
زیر آسمان حک کنم..
میروم دانه دانه هایش را..
برایت شمارش کنم..
دانه دانه هایش..
دانه دانه اشک من است..





zhinoos پنج‌شنبه 12 دی 1392 ساعت 19:34 http://www.zhinoos1namak.blogfa.com

مرسی برادر

• خواهش میکنم ؛ انگاری این شکلکای "بلاگ اسکای" باحاله !

...

zhinoos پنج‌شنبه 12 دی 1392 ساعت 19:37 http://www.zhinoos1namak.blogfa.com

مرسی از این شعر زیبا

..



آنقدر گرم از محبتت شده ام

که انگشتانم تکان می خورند ....

آدم برفی گفت !

ژالـــــــ❤ــه رخ پنج‌شنبه 12 دی 1392 ساعت 20:07 /http://bsalamati6.blogfa.com/

خواهش میکنم درسا جون

کاری که از دست ماها ( مخاطبای وبلاگ سهیل) بر میاد همینه

ماشالله بالای فوق لیسانس می نویسه ما هم ( البته با خودمم ) از درک اشعار فوق العادش عاجزم

+

• سُهیل:

• سُهیل درون:

ژالـــــــ❤ــه رخ پنج‌شنبه 12 دی 1392 ساعت 20:09 /http://bsalamati6.blogfa.com/

منم زیاد وقت ندارم

مزاحمت نمیشم سهیلی

شبت اروووووووووووم

شبت آرووووم

zhinoos پنج‌شنبه 12 دی 1392 ساعت 20:19 http://www.zhinoos1namak.blogfa.com

خدا حافظت باشد

خدا نگهدارت باشد

درسا پنج‌شنبه 12 دی 1392 ساعت 21:02 http://www.blackways.blogfa.com

احساس کردم شاید ناراحت شدید!
خوش حالم ک اینجوری نیست
میدونید خیلی وقتا آدما اون چیزی ک توو دلشونه رو نمیگن و فک میکنن باید بفهمی ک چی توو دلشون میگذره
واسه همین گفتم ک یه وقت دلخور نشید
روو دلتنگی و ناراحت شدن آدما خیلی حساسم!!

خواهش میکنم..

چقدر خوبه که بهترین انسان ها ، آنها که "پاک اند وَ بی ریا" دور و اطراف من(سُهیل) هستند.

• خدایا ، دوستان مرا ، در پناه خویش، همواره در سلامت قرار ده.

افسانه پنج‌شنبه 12 دی 1392 ساعت 21:52 http://gtale.blogsky.com

عشق مانند شن روان است،

اگر به آن چنگ بزنید از میان دستان شما خواهد لغزید

به آرامی پیمانه ای از آن بردارید تا روح شما را لبریز کند.

همچنان که شن در جستجوی پر کردن فضای خالی دستان شماست . . .

سلام بانو..

چقدر خوشحالم از حضور پُر رنگ و مهربانانه ات..

○ سپاس

افسانه پنج‌شنبه 12 دی 1392 ساعت 21:52 http://gtale.blogsky.com

مثل اینه که به یه بچه یکساله
یه مداد و کاغذ بدی و بگی
قضیه ی فیثاغورس رو ثابت کن
و اونم کاغذو خط خطی میکنه
بعد هم مچالش میکنه....
عشقای ما هم دقیقا همینجوریه

○ چقدر ......

افسانه پنج‌شنبه 12 دی 1392 ساعت 21:53 http://gtale.blogsky.com

مدتهاست

چتر منطق را بر سر گرفته ام!

تا باران عشق را تجربه نکنم!

دیگر توان مقابله با

تب و لرز برایم باقی نمانده است!!!

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

• ایدئولوژی 2014 [̲̅س̲̅][̲̅ه̲̅][̲̅ی̲̅][̲̅ل̲̅] •

پشت دریا شهری ست
که در آن عشق می فروشند و هوس می آرنـــد !
پشت دریا شهری ست
که در آن دوستی ها سُست تر از بال نسیم ...
که در آنجا "نفس" زندانی ست .
پنجره ها رو به ریــا ، رو به دورویی بــاز ست!
قایق ات را بشکن!
به کجا خواهی رفت؟
پشت دریاها دگر شهری نیست
که در آن پنجره ها رو به "خدا" باز شود!...

• پ.ن:

یادم بماند که
من تنها نیستم
ما یک جمعیتیم
که تنهاییم.

||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

غزل جمعه 13 دی 1392 ساعت 03:55 http://664464.blogfa.com

سرت را بالا بگیر..
به آسمان نگاه کن..
گوش کن ..
صدای نسیم می اید..
برایت زمزمه هایی را..
روانه نسیم صبح گاهی ات..
کردم..
نفس ..
نفس بکش حس کن..
صدای غریبه آشنای ..
شهر غریبگان را حس کن..

غزل جمعه 13 دی 1392 ساعت 03:58 http://664464.blogfa.com

میان سینه ..
مترسک کوچک مزرعه ات..
گنجشگ کوچکی گذاشتم..
ازسرما می لرزید..
پاهایش سست..
ضربانش صفر بود..
آنجا نهادمش شاید ..
مترسک سرمایش را رها..
کرد و..
از گرمایش به او بخشید..

درسا جمعه 13 دی 1392 ساعت 12:20 http://www.blackways.blogfa.com

قلب گاهی می ایستد
یواشکی..
و ما هنوز زندگی می کنیم


الیاس صادق زاده

Drizzle جمعه 13 دی 1392 ساعت 18:11 http://taranombaran1.mihanblog.com

کفش، ابتکار پرســــه های من بود
و چتر، ابداع بی سامـــــانی هایم
هندسه، شطرنج سکـــــوت من بود!
و رنگ تعبیر دلتنگـــــــی هایم...

"حسین پناهی"

[گل]

سلام....خوبین؟
وبلاگتون زیباست .......خوشحال میشم به منم سر بزنید
[گل]

• سلام بزرگوار ... ممنونم از حضورتون ؛ به وبتون سر میزنم حتماً..

افسانه جمعه 13 دی 1392 ساعت 18:11 http://gtale.blogsky.com

سلام برادر خوبم

سال نو میلادی بر شما مبارک

سلام بانو..

متقابلاً ...

افسانه جمعه 13 دی 1392 ساعت 18:12 http://gtale.blogsky.com

ی یاد تو در ظلمت شب همسفر من
وی نام تو روشنگر شام و سحر من
جز نقش تو نقشی نبود در نظر من
شبها منم و عشق تو و چشم تر من
وین اشک دمادم که بود پرده در من
در عطر چمن های جهان بوی تو دیدم
در برگ درختان سر گیسوی تو دیدم
هر منظره را منظری از روی تو دیدم

افسانه جمعه 13 دی 1392 ساعت 18:13 http://gtale.blogsky.com

بی دوست شبی نیست که دیوانه نباشم
مستم اگر ساکن میخانه نباشم
دوست آن نیست که هرلحظه کنارش باشی
دوست آنست که هر لحظه بیادش باشی

سُهیل شنبه 14 دی 1392 ساعت 10:45 http://TitBit.BlogSky.com

با سلام ...


• خبــــر :
منتظر "غزل جدیدی با دکلمه"، باشید، در پُست آتـــی ...

سُهیل

شادی شنبه 14 دی 1392 ساعت 11:20 http://shadi-shadi.blogsky.com

دلتنگ که باشی ساده ترین حرف ها اشکت را در میاورد . . .

یاد تو جای خود دارد !





شادی شنبه 14 دی 1392 ساعت 11:28 http://shadi-shadi.blogsky.com

وووووووی حس میکنم یکی داره یه چشمی نگام میکنه حجابم کــــــــــــــــو؟؟؟

آقــــــــــــــا پستت بسی بسیـــــــــــــــار زیبا بود

سلام بانو..

• از اینکه عکس ها، خشن بوده!!! بأخشین ......

مرسی از حُسن نظر و ممنون از حضورتون..

تنها یکشنبه 15 دی 1392 ساعت 13:28 http://AzadeeMan.blogfa.com

ای روزهای خوب که در راهید !

ای جاده های گمشده در مه !

ای روزهای سخت ادامه !

از پشت لحظه ها به در آیید !
خدایــــــــــــــــــا …
به حد کافی خیال بافتیم …
و تن کردیم …
یه کم واقعیت شیرین …
لطفا 




تنها یکشنبه 15 دی 1392 ساعت 13:30 http://AzadeeMan.blogfa.com

هنوز بدرود نگفته ای، دلم برایت تنگ شده است

چه بر من خواهد گذشت
اگر زمانی از من دور باشی
هر وقت که کاری نداری انجام دهی
تنها به من بیاندیش
من در رویای تو شعر خواهم گفت
شعری درباره چشم هایت
و دلتنگی.




سارا دوشنبه 16 دی 1392 ساعت 11:11 http://WWW.SARA-GOLI.BLOGSKY.COM

خیلیییی لذت بردم

سپاس سارا گلی..

مرسی از حضورت خانومی مهربون

...داداشی...

با افتخار شمارو لینک کردم عزیز

شهر زلال دوست عزیزم آقای "دادا بیلوردی" خیلی عالی بود توی شعر ناب کنارایشان قلم میزنم

زلال هایش حرف ندارن
این لینک شعراش توی سایت ناب هست

http://www.sherenab.ir/User-dada1000.html#%D8%A7%D8%A8%D9%88%D8%A7%D9%84%D9%81%D8%B6%D9%84_%D8%B9%D8%B8%D9%8A%D9%85%D9%8A_%D8%A8%D9%8A%D9%84%D9%88%D8%B1%D8%AF%D9%8A_%28_%D8%AF%D8%A7%D8%AF%D8%A7_%29

سلام و عرض ادب..

ممنونم از شما، "حُسین باران بزرگوار" ...

ممنونم ؛ بهره بردم از راهنمایی شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد