یک لحظه مکث

یک لحظه مکث

”چشم بر بندید بر من یـا مرا بیابید اگر می‌بینید“
یک لحظه مکث

یک لحظه مکث

”چشم بر بندید بر من یـا مرا بیابید اگر می‌بینید“

♪ خواب ِ فرشته‌ای ♫


هر بار خواب دیده‌ام ، آمده‌ای مقابل‌ام
تا چشم باز کرده‌ام ... و نبودی مقابل‌ام ...

دیشب به خواب خواستم ببینم‌ات بـانــو
این‌بــار در کنــار خودم ، نـَـه مقابل‌ام !...

تا آمدی و نشستی ، ز ِ هوش می‌رفتــــم
با عطـر روسـری‌أت ... و گلستان مقابل‌ام ...

بس آسمان چه بگویم ، سپید شد چون روز!
تصویر صورت‌أت عیان نبود در مقابل‌ام ...

تا آمدم کـه ســایـه کنم دست خویش را
گــوئـی کــه هیـــچ‌گـاه نبـــودی مقابل‌ام ...

دستم به زیـر ِ چانـه زدم ؛ راه ِ چاره چیست؟...
دریافتـم کـه فـرشتـــه‌ای‌ست در مقابل‌ام!...

امشب اگـر که بیـایـد ، چگـونــه بایــد دیــد
با چشم‌هـای ِ غرقــه به اشک، نـور را مقابل‌ام ...


⊹   ⊹   ⊹

 

شنیدن این غزل‌پاره، با صدای ِ سُهیل‌‌ْ

حجم فایل صوتی:  1MB

ʖ کلیک‌کنید! ʕ


▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄ سُهیل‌‌ْ ▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄

ببین از تو چه می‌خواهم ؛ در این شب‌ها؟...

ببین از من نـَـمانده ؛ جـُـز دلی تنها !...



http://www.Titbit.BlogSky.Com


نظرات 26 + ارسال نظر
سُهیل شنبه 14 دی 1392 ساعت 16:06 http://TitBit.BlogSky.com

" رهایم کن!... "

تا جای ِ گام‌های ِ تو
بر خاک ِ خاطرأم پیداست ،
این گام‌های ِ من
همیشه در نرسیدن شتافت‌أند ! ؛

دیگر بهانه دست تو اُفتاده ، بُرده‌ای
این‌بار خود ، به قصد تو گردن نهاده‌أم ...

افسوس می‌خورَد !
این سینه‌چاک ِ نگاه‌ات ،
دنباله‌ی ِ سیاهه‌ی ِ سنگین ِ تـَرس را
افسوس می‌خورَد ...

و همیشه همین صدا
و همیشه همین نگاه
در ذهن ِ تو بجا ست ...

نه! نگویم صدای ِ من
که تسلای ِ درد ِ توست
وَ نگویم نگاه ِ من
که مَرهَمی به زخم ِ توست
و از این دهلیز ِ پنهان
شکسته دلی دارم عیان ؛
که اگر راه گشاست
و به کارأت آید
چنگ بزن
و در آور از جای
به تسلای ِ دل ِ تنهای‌أت
دل ِ تن‌های ِ مرا !!...

▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄ سُهیل‌‌ْ ▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄

▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀

از اینکه زندگی‌تان پایان می‌یابد نترسید ، از آن بترسید که زندگی را هیچ‌گاه آغاز نکنید.

▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀▄▀

اول عایا؟؟

برم پستتو بخونم :دی

• سلام ژاله خانومی ... "سلام مخصوص"

○ تبریک تبریک ؛ اوّل شدی خانومی !..

• کادو: تقدیم با احترام ← "لطفاً اینجا باز نشه، جلو ملّت! ممکنه دلشون بخواد...

ای ول صوتیه برم دانلود کنم

آره صوتی ـه.. امّا خــُــب "چنگی به دل نمیزنــه!..."

از همینجـــــــــــــــــا پیشاپیش() بـــأخشیـــــــــن به بزرگواری ـه خودتون..

• سُهیل:
• سُهیل درون:

حال می کنی گزارش لحظه به لحظه میدم؟

میسی..

اتاقت چقد گنده س سهیل؟!

• عکسُ میگی؟!

با چه بدبختیی، یه عکس پیدا کردیم که به "شعر!" بخوره..

• سُهیل:

دارم گوش میدم

• سُهیل درون:
جدی بأخشین! ؛ "سُهیل" خعلی تلاش کرد صدای خودش باشه، نه صدای من! اّا آخرش، تسلیم اراده ی من شد!!!
ولی، از جایی که، خعلی بامرامه! اینی که من خوندمو، به نام خودش زد!..
الهی سفید بخت بشه... آمین

• سُهیل: آره راس میگه!...
با تشکر از سُهیل درون أم..

"فــِـــرت فروختــــمـــ....ش

خیلی هم به هم ریخته است

اتاقتو میگم

• گیر نده به اُتاق!

...

ی چی بگم؟؟

این رادیو هه خیلی بامزه ست


ای ول! بدجوری باحال ـــه

رضا شنبه 14 دی 1392 ساعت 17:44 http://mojesargardan.blogfa.com/

سلام دوست من سهیل جان
نفست گردم و دلت شادمان باد
لذت بردم از غزل زیبایت
و اجرای دلنشینت البته

• سلامی گرم و عرض ادب و تشکر از حضورت "رضا جان"..


" راسسی، فک کنم، لینک نباشی ؛ الآن لینک میکنم وب وزین و فوق العاده ـتو..

مرسی از وجودت داداشی..

هوراااااااااااااا

سلام مجدد...

...

|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||

• حقیقت، آئینه‌ای شکسته است ؛ شاید بتوان گاهی تکه‌هایی از آن یافت و کنار هم گذاشت!

یکی از لذت های داشتن یک مـــــــرد این است که بگذاری نقش اش را خوب ایفا کند.پشت رل بنشیند.

دستت را محکم نگه دارد وبا هم دنده راعوض کنید.وبعد دستت رامحکم بفشارد و ببوسد.ازاو بخواهی

کولر و بخاری را راه بیاندازد و یا تلویزیون وآنتن را تنظیم کند.باید به مــــردت اجازه بدهی بارهای

سنگین را ازدستت بگیرد.حتی اگرلازم شد با یک مزاحـــــم توی پارک یاخیابان کـَـــل کــَــل کند.باید

با مـــــردت بنشینی تخمه بشکنی ونوشیدنی بنوشی.باید برایش انــــاردانه کنی وبریزی توی کاسه و

رویش گلاب بپاشی و با دوتا قاشــــق بگذاری توی بغلـــت کنارش بنشینی وبا اوانــاربخوری.دربستن

دکمه هایش کمکش کنی ودرباره مدل موهایش و مدل ریشش نظر بدهی.باید بگذاری تا دیروقت روزِ

کاری فیلــــم موردعلاقه اش را نگاه کند.گاهی با آچارپیچگوشتی وسایل خانه راخراب تــــرکند.باید به

مرد پروبـال داد.نباید نقش مــــرد را ازاوبگیری.هرجا مردت هست نباید با مکانیک یا فروشنده یا

تعمیرکارمعاشرت کنی.یکی ازلذت های داشتن یک مرداین است که بگذارد تــــــــونقش ات را خــوب ایفا

کنی. برایش لقـــــــمه درست کنی ودردهانـش بگذاری وبخورد.برایش تیغ ماهی رابگیری واوبا لذت بخورد

.برایش شالگردن ببافی و او همه جا آن راهمراه داشته باشدوبگوید بی بوی تـــــــوازخانه بیرون نمی روم.

جلوی چشــــــــم اش آرایــــش کنی ودرباره رنگ لاک ورژلبـــــــت نظربدهد.لباس که می پوشی لبخند

بزند تورا درآغــــــوش بگیرد و بگوید این لباس که پوشیدی وانقدربهت میاد یه بغل می خواست درباره ی

موهــــــایت پافشاری کند که بایــد بلـنـــــــــد باشد.پیگیر احوالش و نوع غذایش باشی و گــــوش دهد.

پیشنهادی که برای لباسش می دهی را بپذیرد وبگذاردلباسهــــــا یتان باهــــم سِت شود.بگذاردهرروز

درباره ریخت و پاش لباس هایش غر بزنی .گاهی پایه پاساژگردی هایت باشد وبه وقت خستگـــی خرید

آبمیوه یا بستنــــــی رافراموش نکند.پیگیرکارهایت باشد .هرشـــــــب با همه ی دغدغه هایش حواســـــش

به خــوردن داروهایــت باشد.ازتغیـــــیراخلاقــی ات بداند دوره ی ماهانـــه ی بدخلقــی ها رسیده وبا تو

مدارا کند.حداقل یک قصه یا یک آهنـــگ بلد باشد برای وقتی که تــــو بیقــــــراری ولــــج می کنی.بهانه

می گیری.بغــــض می کنی.قهــــرمی کنی.برای وقتهایی که تـوبچـــــه می شوی. باید ازاینکه می توانی چه

مـامــان خوبی باشی ازتـــوتعریف کند و بگوید همه که مثل خانــــــوم من فهمیده و باشعورنیستن.نبــاید با

زن همسایه وفامیل و دوست دختــــرهای دوستانــش زیـــــادی گرم بگیرد.باید وقتی دعـــوا کردید بگوید

حرف نــــزن عصبانی ام ساکــــت باش حتی بگوید خفــــــــــــــــه شــــــواما وقتی می خواهی بلنــــد شوی

نگــــذارد ازکنارش بروی و بگوید حق نـــــداری بری ساکت باش اما بایـــــد پیشم باشـــــی . . . وقتـــی

بغض می کنی اصرارکند که چند ثانیه توی چشمهــــایش غرق شوی وپیشــــانیت راببــــوسد...

اصلا"مرد باید مـــــــرد باشد با زوربازو وقوی با ته ریــش وآستینِ کوتاه یا تا شده تا آرنج .با اخمهایی

که گاه روی پیشانی اش نقش می بندد.زن باید زن باشد مهـــــربان.ملایـــــم لطیف و دوست داشتنی با

لاک و رژ لـــــــب سـِــــــت شده و لبخندی بر لب.

• بــــــــــــــــــــــــــــی نظیـــــــــــــــــــــــــــــــــــر •

تنها یکشنبه 15 دی 1392 ساعت 13:08 http://AzadeeMan.blogfa.com

سلام مرد جوان ..امیدوارم همیشه شادو خندان باشید ...
متن زیبایی بود و صداتون که یادگاری بماند !
......................
کمی خسته ام..!
اینکه چطور دوباره خوب خواهم شد را
هنوز یاد نگرفته ام!
و اگر کسی حالم را بپرسد
تنها می گویم خوبم!!!

سلام بزرگوار بانوی شرقی..

خیلی خوشحالم که شما، اینجا هستید، به مهربانی ...

تنها یکشنبه 15 دی 1392 ساعت 13:10 http://AzadeeMan.blogfa.com

تنهایی...
تاوان همه “نه” هایی است که نگفتم تا دل کسی نشکند
همه دوستت دارم های آبکی که جدی گرفتم
همه سادگی که در این دنیای هزار چهره خرج کردم
تنهایی...
تاوان همه خوش بینی است که به دنیا و آدمهای این روزها داشتم حتی به نزدیکترین کسانم !

تنهایی ...


جمع من و تو
همیشه منها شده است !
وقتی که تو تنهایی و
تنهایی من!...

"سُهیل"

تنها یکشنبه 15 دی 1392 ساعت 13:11 http://AzadeeMan.blogfa.com

بنویس ای قلم از دلتنگی و دلدادگی
از شور و خیالهای_رنگی

کوچ پرستوهای دلتنگ
از خوابای شیرین و قشنگ

شبای آروم و پر_از_آهنگ
و دلی که از آزادی میخوند اما پی یه زندون بود که بشه اسیر و در بند

بنویس از این واژه : "دوستت_دارم"
بارها و بارها شنیده ای مگر نه ؟

سکوت مبهمی ست پی این حرف قشنگ
چه تلخ است شنیدنش وقتی که قلب آدمی شده از سنگ

بنویس که عشق_با_هم_بودن_نیست
هر لحظه ابراز علاقه نیست

" عشق تنها یک تب است ،بی او ماندن در سکوت_شب است "
بنویس از آدمای ساده با قلبای پاک و یکرنگ

که هر روز میشکنند از پی سنگای آدمای صد رنگ
بنویس از مهربانی شان، اینکه همه را خوب میبینند

از معرفت هم خواستی بنویس اما کمی آرامتر
مبادا که دوست از ما برنجد

بنویس، از هر چه خواستی بنویس

نوشتم ! از هرچه خواستم نوشتم

تنها یکشنبه 15 دی 1392 ساعت 13:13 http://AzadeeMan.blogfa.com

نیمه شب در بستر خاموش سرد
<ناله کرد از رنج بی همبستری
سر ، میان هر دو دست خود فشرد
<از غم تنهایی و بی همسری
رغبتی شیرین و طاقت سوز و تند
< در دل آشفته اش بیدار شد
گرمی خون ، گونه اش را رنگ زد
<روشنی ها پیش چشمش تار شد
آرزویی ، همچو نقشی نیمه رنگ
<سر کشید و جان گرفت و زنده شد
شد زنی زیبا و شوخ و ناشناس
<چهره اش در تیرگی تابنده شد
دیده اش در چهرهٔ زن خیره ماند
< وه ، چه زیبا و چه مهر آمیز بود
چنگ بر دامان او زد بی شکیب
< لیک رویایی خیال انگیز بود
در دل تاریک شب ، بازو گشود
<وان خیال زنده را در بر گرفت
اشک شوقی پیش پای او فشاند
< دامنش را بر دو چشم تر گرفت
بوسه زد بر چهرهٔ زیبای او
<بوسه زد ،‌اما به دست خویش زد
خست با دندان لب او را ، ولی
<بر لبان تشنهٔ خود نیش زد
گرمی شب ، زوزهٔ سگ های شهر
<پردهٔ رؤیای او را پاره کرد
سوزش جانکاه نیش پشه ها
<درد بی درمان او را چاره کرد
نیم خیزی کرد و در بستر نشست
< بر لبان خشک سیگاری نهاد
داور اندیشهٔ مغشوش او
< پیش او ، بنوشتهٔ مغشوش او
پیش او ، بنوشته طوماری نهاد
<...
وندر آن طومار ، نام آن کسان
< کز ستم ها کامرانی می کنند
دسترنج خلق می سوزند و ، خویش
<فارغ از غم زندگانی می کنند
نام آنکس کز هوس هر شامگاه
< در کنار آرد زنی یا دختری
روز ، کوشد تا شکار او شود
< شام دیگر ،‌ دلفریب دیگری
او درین بستر به خود پیچید مگر
< رغبتی سوزنده را تسکین دهد
وان دگر هر شب به فرمان هوس
<نو عروسی تازه را کابین دهد
سردی ی تسکین جانفرسای او
< چون غبار افتاد بر سیمای او
زیر این سردی ، به گرمی می گداخت
<اخگری از کینهٔ فردای او 

• مرسی مهربان بانوی عزیز ..

تنها یکشنبه 15 دی 1392 ساعت 13:14 http://AzadeeMan.blogfa.com

ما گرگ ها خودکشی کردیم
جنگل بمونه برای بچه خرگوشای خوشگل!

لایکـــــ

تنها یکشنبه 15 دی 1392 ساعت 13:15 http://AzadeeMan.blogfa.com

کاش رویاهایمان روزی حقیقت می شدند
تنگنای سینه ها دشت محبت می شدند
سادگی، مهر و صفا قانون انسان بودن است
کاش قانون هایمان یکدم رعایت می شدند
اشکهای همدلی از روی مکر است و فریب
کاش روزی چشمهامان باصداقت می شدند
گاهی از غم می شود ویران دلم
ای کاش بین دلها غصه ها مردانه قسمت می شدند

کاشکی ...

تنها یکشنبه 15 دی 1392 ساعت 13:18 http://AzadeeMan.blogfa.com

"یک روز به همه این بیقراریهایت خواهی خندید"
این قشنگترین دروغیه که اطرافیان
برای آرام کردن دل بیقرارت میگویند
این روزها...!
هرگز خنده دار نمیشوند

͸

sarina یکشنبه 15 دی 1392 ساعت 13:34 http://www,sarina3275.blogfa.com

قشنگ بود.....!!!

سلامت باشی بانو..

سلام مهربان

zhinoos یکشنبه 15 دی 1392 ساعت 15:06 http://www.zhinoos1namak.blogfa.com

سلام

اهنگه خوبیه
نیاز به دانلود نبود خیلی راحت گوش دادم هیییی

اپیدمــــــــــــــ

سلام ژینوس خانوم مهربون

میسی عزیز

شادی دوشنبه 16 دی 1392 ساعت 11:00 http://shadi-shadi.blogsky.com

سلام سهیل جان
خواب فرشته ایت معرکه بود
هم متن
هم تصویر
و
هم صوتت
عالی بودن
هماهنگی تصویر با متن بسیار با دقت انجام شده
لذت بردم سهیلی
خواب هات فرشته ای گل پسر

سلام بانو..

ممنونم از حضورت ؛ ممنونم از اینهمه تعریف |بخدا ما اصلاً قابل این حرفا نبودیم؛ خجالتمون ندین تو رو خدا|

مرسی خدایی ؛ امید است دوباره گرم تر، طلوع کنی

اعظم حسن زاده دوشنبه 16 دی 1392 ساعت 17:35

سلام جناب هدایت عزیز

غزل فوق العاده ای بود

چه صدای دلنشینی دارید
وچه موسیقی زیبایی این صدارو همراهی کرد

بامهر

باور کن...
هیچ فرهادی لیلا شدنی نیست
اما روی تمام ریگ های بیابان نوشتم
جنونت.............شیــــــــــــــــــــــــــــــرین است

سلام بانو ..

ممنونم از اینکه همیشه از الطاف شما، بهرمندم ؛ خیلی لطف فرمودید بانوی مهربان..

سلامت باشید ؛ خیلی خوشحالم از حضورتون ؛ سبز باشید..

سهیل لطفا اسم و ادرس کامنت قبل رو درست کن من بودم

نمیشه !. ... . . . . آخه "اینجا بلاگ اسکای" ـه !!

ژالـــــــ❤ــه رخ سه‌شنبه 17 دی 1392 ساعت 08:29 /http://bsalamati6.blogfa.com/

خب پس خوبه ک کامنتو نذاشتی

باوشه مرسی!

ژینوس کلک

سلام ...

مریم پنج‌شنبه 19 دی 1392 ساعت 23:05 http://mmaryam.loxblog.com/

سلام این شعر واقعا زیبا و دوست داشتنیست

سلام بانو..

چقدر شما خوبی

تشکر گرم و صمیمانه منو بپذیرید

**************************************************

ما در هر چیز ..
فقط " تقریباً " هستیم ...

مادر سه‌شنبه 24 دی 1392 ساعت 01:46 http://dokhtaranepaeiz.blogfa.com

یعقوب یادم داده است ، دلبرت وقتی کنارت نیست
کوری بهتر است از دیدن



برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد