یک لحظه مکث

یک لحظه مکث

”چشم بر بندید بر من یـا مرا بیابید اگر می‌بینید“
یک لحظه مکث

یک لحظه مکث

”چشم بر بندید بر من یـا مرا بیابید اگر می‌بینید“

✲ من ؛ سُهیل ِ خاموش‌ام !


من از سیاهی شب‌‌ْ ، من ز ِ بیم می‌نالم

تو از سیاهه‌ی ِ چشم‌ام‌‌ْ ، ستاره می‌چینی !...

من از سپیده‌دمان ‌‌ْ، نا اُمید وُ دلگیــرم

تو در سپیدی ِ چشم‌ام‌‌ْ ؛ اُمید می‌بینی ؟!...


عجیب نیست‌‌ْ اگر آفتاب‌‌ْ خواب شده‌ست‌‌ْ

در این سیاهه سحر ‌‌ْ، رو به صبح ِ اجباری‌‌ْ !

اگر که خفته نباشیم‌‌ْ ؛ منگ وُ مَدهوش‌ایم ‌‌ْ

در این حکایت ِ ننگین ِ خفته‌بیداری !!


عجیب‌‌ْ ... ؛ ظلمت ِ مطلق‌‌ْ ، ستاره باران شد !

زهی‌‌ْ ... ؛ ز ِ زور ِ سیاهی‌‌ْ ، ”سپید‌‌ْ“ خسران‌‌ْ شد !

در این طلوع ِ خیالی‌‌ْ ، چه صبح ِ فردایی‌ست‌‌ْ ؟...

برای ِ خیل ِ خموشان ‌‌ْ، جواب‌‌ْ ؛ آسان شد !!


عجیب نیست ‌‌ْ خزانه ، خزین ِ دلگیری‌ست ‌‌ْ

که هر چه سهم ِ فقیران ‌‌ْ، اسیر ِ زنجیری‌ست‌‌ْ !

عجیب نیست که آب ‌‌ْ، ارث ِ حرص ِ رندانی‌ست ‌‌ْ

وَ هر چه شور وُ عطش ، سهم ِ هر که زندانی‌ست‌‌ْ !...


عجیب نیست‌‌ْ قناری‌‌ْ ؛ سکوت می‌خواند

سُرود ِ مرگ را ‌‌ْ پُر شکوه می‌داند !

عجیب نیست‌‌ْ کلاغی‌‌ْ ؛ سیاهه می‌نالد

وَ قیل وُ قال ِ سیه را ‌‌ْ ”سپید‌‌ْ“ می‌نامد !!


عجیب نیست‌‌ْ شیاطین ‌‌ْ ، طلایه‌دار وُ زرنگ ‌‌ْ

چنان‌که چیره ‌‌ْ سیاهی‌‌ْ ؛ به هر نمادین رنگ !...

دریغ ‌‌ْ هر چه اُمید از دریچه‌هایی سنگ ‌‌ْ

دمانده بر تن ِ رنجور ِ رو سپیدان ‌‌ْ ؛ ” ننگ “ !!


اگر که در من ِ خسته ‌‌ْ، اُمید ِ رستن ‌‌ْ نیست

نهال ِ سبز ِ بلندی ‌‌ْ، در این شب‌ستان باش !

تو خود طلایه‌نشین ِ سیاهه زندانی !...

قسم به بخت ِ سیاه‌ام ؛ مطیع ِ رندان ” نــ “ باش !!


❊ ❊ ❊  ℂ  ❊ ❊ ❊

✩ رُک‌‌ْ نوشت:

عجیب‌‌ْ ... ؛ ظلمت ِ مطلق‌‌ْ ، ستاره خواران شد !

زهی‌‌ْ ... ؛ ز ِ زور ِ سیاهی‌‌ْ ، ”سپید‌‌ْ“ عُریان‌‌ْ شد !

در این طلوع ِ ملنگی‌‌ْ، چه صبح ِ فردایی‌ست‌‌ْ ؟...

برای ِ خیل ِ مشنگان ‌‌ْ، جواب‌‌ْ ؛ پنهان شد !!


✛ پ.ن:

← زهی‌‌ْ ! ؛

سپید ِ سیه‌پوش ِ رو به خاموشی !... ؛

عجیب نیست‌‌ْ بگویی: ”‌ سُهیل ِ خاموشی !! “ →


✫ ✫ ✫ ✫ ✫ ✫ ✫ سُهیل‌هدایت ✫ ✫ ✫ ✫ ✫ ✫ ✫


نظرات 27 + ارسال نظر
سُهیل هدایت یکشنبه 18 اسفند 1392 ساعت 22:01 http://TitBit.BlogSky.com

روزی مردی ثروتمند در اتومبیل جدید و گران قیمت خود با سرعت فراوان از خیابان کم رفت و آمدی می‌گذشت.
ناگهان از بین دو اتومبیل پارک شده در کنار خیابان یک پسر بچه پاره آجری به سمت او پرتاب کرد.
پاره آجر به اتومبیل او برخورد کرد.
مرد پایش را روی ترمز گذاشت و سریع پیاده شد و دید که اتومبیلش صدمه زیادی دیده است.
به طرف پسرک رفت تا او را به سختی تنبیه کند.
پسرک گریان با تلاش فراوان بالاخره توانست توجّه مرد را به سمت پیاده رو، جایی که برادر فلج‌اش از روی صندلی چرخ‌دار به زمین افتاده بود جلب کند.
پسرک گفت: اینجا خیابان خلوتی است و به ندرت کسی از آن عبور می‌کند. هر چه منتظر ایستادم و از رانندگان کمک خواستم کسی توجه نکرد. برادر بزرگم از روی صندلی چرخ‌دارش به زمین افتاده و من زور کافی برای بلند کردنش ندارم.
« برای اینکه شما را متوقف کتم ناچار شدم از این پاره آجر استفاده کنم ».
مرد متأثر شد و به فکر فرو رفت ... برادر پسرک را روی صندلی‌اش نشاند، سوار ماشین‌اش شد و به راه افتاد ...

ــ « در زندگی چنان با سرعت حرکت نکنید که دیگران مجبور شوند برای جلب توجه شما پاره‌آجر به طرف‌تان پرتاب کنند!
خدا در روح ما زمزمه می‌کند و با قلب ما حرف می‌زند.
امّا بعضی اوقات، زمانی که ما وقت نداریم گوش کنیم، او مجبور می‌شود: پاره‌آجری به سمت ما پرتاب کند !!
این انتخاب خودمان است که گوش کنیم یا نه !... » ــ

• منبع: نـِـت .

○ جهان جوک ! ͸

به زنه میگن چند درصد دعاهات مستجاب میشه ؟
میگه : فقط ۵۰%
میگن ازکجا فهمیدی ؟
میگه : ازخدا خواستم شوهرم خرپول باشه ، خر هست اما پول نداره !

لذت وقتی که یه بچه کوچیک دستاشو دراز میکنه سمتت ینی بغلم کن،
هیچی اندازه ی این حال نمیده به آدم
به سلامتی کوچولوها

یه قانونی دخترای دانشجو دارن به این عنوان :
دیر رسیدن بهتر از زشت رسیدن است . . .

یکی از برنامه های زندگیم واسه آینده اینه که یه انارو بازش کنم بشمرم،
ببینم چند تا دونه انار واقعا توشه !!! خیلی برام سؤاله …
موز رو شمردم فقط یه دونه توش بود ! :|

لقمان را گفتند علم بهتر است یا ثروت ؟ گفت از بی ادبان …

مادره خطاب به پسرش: نیوتن رو میشناسی ؟
پسره :نه کی هست؟
مادره : اگه به درسات بیشتر توجه میکردی میشناختیش !
پسره: خیلی خوب ، پارمیدا رو میشناسی ؟
مادر : نه !!!
پسره : اگه به شوهرت بیشتر توجه میکردی میشناختیش !

به سلامتــی همـۀ مامانا
که لباس سفید میدی بش بشوره صورتـی ملایم تحویلت میـــده !

می دونی فرق من با برف چیه ؟
برف میاد و به زمین می شینه،
ولی من همین جوری هم به دل میشینم.آخه آدم انقد تو دل برو؟

یه کیبرد جدید خریدم ولی زیاد باهاش حال نمیکنم
خیلی نرمه آدم اصن حس تایپ نمیگیره ،
کیبردی که شق شق صدا نده کیبرد نیست !

الان داشتم تو آینه نگاه میکردم متوجه شدم چشام چه سگی داره لامصب

خانومای عزیز :
وقتی یه کاری رو به آقایون میدین که انجام بدن، حتما انجامش میدن..!
نیازی نیست هر ۶ ماه یک بار یادآوریش کنین

به نظرم می تونن دیوارای حموم رو از جنس لیف درست کنن
که آدم راحت مثل خرس کمرشو بکشه به دیوار دیگه !
اینهمه مشقت برای لیف کشیدن کمر نکشه !

داشتم خواب میدیدم یهو موبایلم آلارم داد !
قطعش کردم باز خوابیدم،
یارو تو خواب گفت کی بود؟ گفتم هیچکی بابا آلارم بود!

چیزی که باید به بعضیا گفت :
خواهش می کنم عزیزم شما رو مخِ ما جا داری !

دقت کردین اگه بالای سرِ کتری وایستی آبش دیرتر جوش میاد …

یه ماشین لوکس شاسی بلند دیدم که سانروفشو باز کرده بود،
و ۲ تا بچه سرشونو آورده بودن بیرون مث چی حال میکردن،
یاد بچگی های خودم افتادم همچنین حسی رو پشت وانت تجربه میکردیم !

اولین علائم سادیسم و مازوخیسم سیاوش قمیشی
زمانی دیده شد که خوند: خیلی ممنون واسه هر چی که آوردی به سرم
خیلی ممنون ولی من هیچ وقت ازت نمیگذرم !

توی اول دبیرستان دوست احمقم ترک تحصیل کرد
ولی ما به سلامتی دانشجو شدیم…
خدارو شکر الان ایشان ماشین هیوندا جنسیس داره
بنده هم یک دستگاه ماشین حساب دارم :|

یکی از بزرگترین آرزوهای من در دوران تحصیل :
کاش فردا بارون نیاد ، آخه ما ورزش داریم …

یارو اومد از هواپیما پیاده بشه شلوارش افتاد ،
زود کشید بالا و داد زد کجاست اون زنه که گفت کمربنداتونو باز کنین ؟
همینو میخواستی ؟

تاحالا دقت کردین نمیتونید کار پیدا کنید
چون تجربه ندارید
و نمیتونید تجربه پیدا کنید
چون کار ندارید !؟

آره تو محشری ، از همه سری …
تو یک افسونگری …
“مکالمه من با آینه اتاقم”

دقت کردین ﺍُﺩﮐﻠﻦ ۲۰۰ ﻫﺰﺍﺭ ﺗﻮﻣﻨﯽ ﻣﯿﺰﻧﯽ ۳ ﺳﺎﻋﺘﻢ ﺑﻮﺵ ﻧﻤﯿﻤﻮﻧﻪ !
بعد یه ﺳﯿﮕﺎﺭ ۲۰۰ ﺗﻮﻣﻨﯽﻣﯿﮑﺸﯽ ﺗﺎ ۳ ﺭﻭﺯ ﺑﻮﺵ ﻣﯿﻤﻮﻧﻪ…!

آهی عجیب میکشم امشب به یاد تو
خود را سلیب میکشم امشب به یاد تو
نعنا و پرتقال که هیچ است رفیق
دارم دو سیب میکشم امشب به یاد تو

ﻣﺎ ﻓﻘﻂ ﯾﻪ ﮐِﯿﺲِ ﻣﻨﺎﺳﺐ ﺩﺍﺭﯾﻢ ﮐﻪ ﺍﻭﻧﻢ ﺭﻭ ﻣﯿﺰ ﮐﺎﻣﭙﯿﻮﺗﺮﻩ

اگه کسی برای چهارمین بار چیزی رو تکرار کرد و شما بازم نفهمیدی چی داره می گه،
یه لبخند ژکوند بزن، چند ثانیه نگاهش کن، حلّه، طرف خودش می فهمه تعطیلی

یک اتاق مرتب نشانه ای از کامپیوتر خراب یا اینترنتی قطع شده میباشد !

اعتراف میکنم نصف “آره یادم میاد”هایی که گفتم چاخان بوده …
حوصله نداشتم طرف تعریف کنه !

سلطان غم ، لو باتری !

عطسه گرامی :
یا بیا یا برو ! هیچ خبر داری که وقتی اون وسط گیر میکنی ، قیافه آدم چجوری میشه ؟

رفته بودم سربازی، روز اول نشوندنمون رو زمین، جناب سروان داد زد:
کی اینجا لیسانس ریاضی داره؟
منم با ذوق و شوق دستمو بردم بالا گفتم: من جناب
گفت: پاشو اینا رو بشمار!

اعتماد به نفس بعضی ها رو خلال دندون اگر داشت الان تنه ى درخت بود …

چند سال دیگه بچم ازم میپرسه بابا تو چه جوری با مامان آشنا شدی؟؟
منم بش میگم عزیزم همه چی از یه لایک شروع شد

یه بار نشد بریم تو صف عابر بانک و کند ذهن ترین آدم خاورمیانه جلوی ما نباشه

یکی از فانتزیام اینه که یکی واسم یه جعبه بزرگ کادو بیاره و توش یه جعبه کوچکتر باشه
و همین روند ادامه پیدا کنه و آخرش برسه به سویچ پورشه یا مثلا لامبورگینی !

بنده یادمه بعضی وقتا با سایه خودم درگیر بودم تو خیابون !!
که مثلا من زودتر از اون برم یا بتونم پامو بذارم روش !!
از همون طفولیت خوددرگیری داشتم…
شما هم اینجوری بودید یا فقط من اینجوری بودم؟

ﻳﻪ ﺭﻭﺯ میخوام ﺑﺮﻡ ﺁﻣﻮﺯﺵ ﭘﺮﻭﺭﺵ ﭘﻮﻝ ﺗﻤﺎﻡ پنجشنبه ﻫﺎیی ﮐﻪ ﺭﻓﺘﻢ ﻣﺪﺭﺳﻪ ﺭﻭ ﺑﮕﻴﺮﻡ …
ﺩﻫﻪ ﺷﺼﺘﻴﺎ می ﻓﻬﻤﻦ چی ﻣﻴﮕﻢ !

رو بچتون اسم نزارید ول کنید بزارید نیو فولدر بمونه …

اگه گفتی سوراخ های رو نمکدون واسه چیه ؟
واسه اینکه نمک ها خفه نشن …
(هار هار هار) مسخره ام خودتونین !

واقعا باید از گربه های له شده ی کف خیابون پرسید :
اونور خیابون چی داشت که اینور نداشت ؟!

ﭘﯿﺮﺯﻧﻪ ﻣﯿﺮﻩ ﺩﮐﺘﺮ , ﺩﮐﺘﺮ ﺑﻬﺶ ﻣﯿﮕﻪ:
ﻣﺎﺩﺭ ﺟﺎﻥ ﺑﺎ ﺧﻮﺩﺕ ﭼﯿﮑﺎﺭ ﮐﺮﺩﯼ ﻫﻢ ﭼﺮﺑﯽ ﺩﺍﺭﯼ ﻫﻢ ﻗﻨﺪ
ﭘﯿﺮﺯﻧﻪ ﻣﯿﮕﻪ:
ﻣﺎﺩﺭﺟﻮﻥ ﯾﻪ ﮐﯿﺴﻪ ﺑﺮﻧﺞ ﻫﻢ ﺩﺍﺭﻡ ﻓﻘﻂ ﻋﺮﻭﺳﻢ ﻧﻔﻬﻤﻪ !

به مونالیزا بگید اگه چیزی هست بگه ما هم بخندیم …

اینایی که میگن حاضریم تمام زندگیمونو بدیم برگردیم به دوران درس و مدرسه …
اینا همونایی هستن که خودشونو میزدن به مریضی که نرن مدرسه …

من حتی رفتم اساسنامه اتحادیه صنف آرایشگر و سلمانی رو خوندم
ولی توش به اینکه سلمونیا باید توی شیشه الکل یه مار گزاشته باشن اشاره ای نشده بود

از دوستم پرسیدم حالتون چطوره؟
جواب میده : خوبه تازه موکتش کردیم !!

ﻣﻦ ﻣﻄﻤﺌﻨﻢ ﺳﻠﻮﻻﯼ ﻣﻐﺰﻡ ﺑﻪ ﺟﺎی ﺧﺎﮐﺴﺘﺮﯼ ، ﻗﻬﻮﻩ ﺍﯾﻪ !
ﺍﯾﻨﻮ ﻣﯿﺸﻪ ﺍﺯ ﺗﺼﻤﯿﻤﺎی ﻣﻬﻢ ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﻴﻢ ﺭﺍﺣﺖ ﻓﻬﻤﯿﺪ !

نقش مامان من توی خونه = گوگل
هرچی گم میشه ازش میپرسم بهم میگه کجاست …
یه همچین مامان همه چی دونی دارم !

امید به زندگى در بین افرادى که تو یخچالشون الویه دارن دو برابر افراد عادیه ،
اونایى که نوشابه هم داشته باشن که اصلا میل به جاودانگى پیدا میکنن …

میگم وقتی به زوج های عاشق میگن مرغ عشق ،
لابد به زوج های مشکل دار هم میگن انگری بردز ؟

آدم مست باشه ، اما پست نباشه !
آدم سر کار باشه ، اما سربار نباشه !
آدم بیکار باشه ، اما بی عار نباشه !
آدم بی کس باشه ، اما ناکس نباشه !
آدم بی صفا باشه ، اما بی وفا نباشه !
آدم دلتنگ باشه ، اما دل سنگ نباشه !
خلاصه کنم . . .
آدم مرد نباشه ، اما نامرد هم نباشه !

یعنی من عاشق اینایی هستم که میان تو داروخونه و به صندوقدار هم میگن “دکتر” !!!

این که میگن خوشگلی وخوشتیپی دردسر داره ، واقعا حقیقت داره
خواستم تجربه شخصیم رو گفته باشم !

کمدمو باز کردم میبینم چندتا از لباسای خواهرم قاطی لباسامه
به مامانم میگم اینا چرا اینجاست؟
میگه خواهرت گفته اینا رو نمیخواد بدمش به مستحق!

خواهرزادم رفته مهد کودک یه دختر سفید با موهای خیلی روشن دیده ،
به مامانش گفته : مامان این دختره چرا انقدر کمرنگه؟

شب تولدم ، شروع کردم به باز کردنِ کادوها
به کادوی بابام که رسیدم دیدم یه پاکته که درش بازه !!
توشو که نگاه کردم دیدم نوشته :
هشتاد هزار تومنی رو که سه ماهِ پیش گرفتی ، نمیخواد برگردونی !
تولدت مبــارک …!
فک و فامیله داریم؟!

فقط کافیــــه به هر دلیلی یه مدت کوتــــاه مشکل مالی واست پیش بیــــــاد،
تو همین مدت کوتــــــــــاه خیلی اتفاقی؛
ماشینت خراب میشه :|
دندون درد میگیری :|
قبض برق و گاز خونــــه میاد :|
همراه اول اس ام اس میزنـــــــه قبض موبایل اومده :|
شارژ ADSl تموم میشه :|
به ۲ تا جشن تولد دعوت میشی :|
دوستاتم یهو دلشون واست تنگ میشه میخوان بیان پیشت :|
حالا من مجردم اگه متاهل باشیم که واویلااااااا….
با تشکر از زندگی

چقد لحظه غیر قابل تحملیه که یکی از آشناهاتون
حس خوشمزگیش گل کنه بشینه نیم ساعت
از رو گوشیش جوکای تکراری و لوس تعریف کنه
و تو مجبور باشی الکی بخندی به هر جک مسخرش
خاک بر سر اون لحظه

ﺟﻤﻌﻪ ﺭﻓﺘﻢ ﮐﻮﻩ ﺩﺍﺩ ﺯﺩﻡ :
ـــ ﺑﺎ ﻣﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﯿﮑﻨﯽ ؟
ﺑﻌــﺪ ﺷﻨﯿﺪﻡ :
…… ﺑـــــــــــــــــــﺎ ﻣـــــــــــــــــــــــــﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣــــــــــــــــــــﯿﮑﻨـــــــــــــــــــــــﯽ؟
ﺑــــــﺎ ﻣــــــــــﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣـــــــــﯿﮑﻨـــــــــــــــﯽ؟
ﺑـــﺎ ﻣــــــﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣــــﯿﮑﻨـــــــﯼ؟
ﺑـﺎ ﻣــــﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣـــﯿﮑﻨــﯽ؟
ﺑﺎ ﻣﻦ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟
ـــ ﺑَﻌﺪﺵ ﭼﻮﻥ ﺁﻣﺎﺩﮔﯽ ِ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﻭ ﺑﺎ ﻫﻢ ﻧﺪﺍﺷﺘﻢ ﺍﻭﻣﺪﻡ ﭘﺎﯾﯿﻦ ﮐﻪ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺗﺤﺼﯿﻞ ﺑﺪﻡ

بابا گفتن ابــــروی کلفـــت مُده
نه اینکه کل پیشونی رو ور داری موکـــت کنی!
والا با بعضی از این دخترا وقتی صحبت میکنم
یه لحظه فکر میکنم دارم با کیوی صحبت میکنم…
ابرو ساختن عرضش از اتوبان تهران کرج بیشتره لامصب

با تو ام ای نودی،یا تو ای هشتادی…
گرچه امروز تو خون من و امثال مرا، به مثال پشه ،کرده ای در شیشه…
باخبر باش که ما از سر لطف، یا ترحم به شما مینگریم…
ورنه هر هفتادی، یا که شصت و چهل و پنجاهی، به مثال شیریم…
پودر خواهی شد اگر ما نفسی، به دفاع برخیزیم…

امروز رفتم پرونده تحصیلیم رو از دبیرستان بگیرم،
طرف نه ازم مدرک شناسایی خواست نه اصلا به عکس هام توی پرونده نگاه کرد !
بهش گفتم : اینجا یه کارت شناسایی از ملت نمیخوای شما ؟
شاید یکی دیگه میومد پرونده تحصیلی منو میگرفت !!!
برگشت گفت : این مدارکی که تو داری رو سبزی فروش سر کوچه توش تره هم نمپیچه !!!
آخه به درد کی میخوره ؟
خودمم قانع شدم …

بیماری یخچال گرایی چیست ؟!
نوعی بیماری روانیست که فرد را تحریک به باز کردن درب یخچال می کند،
در حالی که نه تشنه است، نه گرسنه است و نه اصلا میداند که چه می خواهد
از علائم این بیماری این است که فرد از اتاقش خارج میشود
سرگردان راه آشپزخانه را در پیش می گیرد درب یخچال را باز می کند،
چیزی بر نمیدارد درب را می بندد
این بیماری به وفور در میان متولدین دهه های ۶۰ و ۷۰ به چشم می خورد!​

زندگیتـــــــــــــــــــــون ؛ شاد

الی یکشنبه 18 اسفند 1392 ساعت 22:08

به آقا سهیل بعد مدتها اومدی اما چه دست پر....
خیلی خوب بود...عالیییییییییییییییی آفرین.

ماری دوشنبه 19 اسفند 1392 ساعت 13:26 http://delltangihayemari.blogfa.com/

سلام.
داداش چرانیستی؟؟
بقول خودت چراخاموشی؟؟
روشن باش!
این چندوقتم تقریبا هرروز بهت سرزدم ولی چون نبودی کامنت نذاشتم!
بیشتنر سر بزن دیگه!

منصوره سه‌شنبه 20 اسفند 1392 ساعت 14:22 http://fantastic-love-web.blogsky.com

سلام بازم عالی مثل همیشه من میرم سر کار و کمتر وقت میکنم بیام و نظر بزارم.موفق باشی.به وبمم سر بزن

ژالـــــــ❤ــه رخ سه‌شنبه 20 اسفند 1392 ساعت 20:30 /http://bsalamatish.blogfa.com/

خخخخخخخخخخ چ جوکهایی
و شعرت نمیدونم چی بگم خداییش
توو کار این جور قافیه هام ک بودی
نیدوستیم
:))
مرسی تشوِِِِِِِِِِِِِِِیـــــــــــــــــــــــــــــــــق

شادی چهارشنبه 21 اسفند 1392 ساعت 03:09 http://shadi-shadi.blogsky.com

با پوزش از سهراب سپهری
تورا به رخ تمام شقایق ها میکشم و میگویم: تا دوست هست زندگی باید کرد.

الی چهارشنبه 21 اسفند 1392 ساعت 20:33

سلام داداش سهیل گل....
فک کنم خیلی سرت شلوغه ها...
اگه وقت کردی یه سر بیا وب. شعر جدید گذاشتم....

mahsa پنج‌شنبه 22 اسفند 1392 ساعت 08:49 http://www.khaterehyemobham.blogfa.com

ﺧﺪﺍﯾﺎ ﺧﺴﺘﻪ ﺍﻡ ﺍﺯ ﻓﺼﻞ ﺳﺮﺩ ﮔﻨﺎﻩ ﻭ ﺩﻟﺘﻨﮓ ﺭﻭﺯﻫﺎﯼ ﭘﺎﮐﻢ...[
ﺑﺎﺭﺍﻧﯽ ﺑﻔﺮﺳﺖ،ﭼﺘﺮ ﮔﻨﺎﻫﻢ ﺭﺍ ﺩﻭﺭ ﺍﻧﺪﺍﺧﺘﻪ ﺍﻡ
☆☆☆☆☆☆☆☆☆
شعر(من سهیل خاموشم) عالی بود....مرسی
مطب بالا هم همینطور
و جوکاتون..... خیلی باحال بود مخصوصا اون لباس سفیدی که میدیم مامانا بشورن با بیماری یخچال گرایی''''' یکی از مرض های زندکیمه فقط این مرض درمان نداره؟؟؟؟؟
خسته شدم اینقدر دست خالی برگشتم....

سارا پنج‌شنبه 22 اسفند 1392 ساعت 11:19 http://WWW.SARA-GOLI.BLOGSKY.COM

سلام برادر
خوبی؟
خبری نیست ازت؟

مهران پنج‌شنبه 22 اسفند 1392 ساعت 19:46 http://romanbia2.blogfa.com/

منم
لطفا منو لینک کن

تنها جمعه 23 اسفند 1392 ساعت 22:25 http://AzadeeMan.blogfa.com

سلام مرد جوان ...خیلی خوب بود اقا سهیل خسته نباشید
" اگر که در من ِ خسته ‌‌ْ، اُمید ِ رستن ‌‌ْ نیست

نهال ِ سبز ِ بلندی ‌‌ْ، در این شب‌ستان باش "
این قسمت عالی بود ...
.................

تقریبا صبح است.
توکاها روی کابل تلفن
منتظراند
و من راس ساعت 6 صبح
ساندویچ فراموش شده‌ی
دیروز را می‌خورم.
صبح آرام روز یکشنبه.
یک لنگه کفشم در گوشه‌ای
راست ایستاده
و لنگه‌ی دیگر به پهلو
افتاده است.
بله، بعضی زندگی‌ها برای هدر دادن
آفریده شده‌اند.

- چارلز بوکفسکی

تنها جمعه 23 اسفند 1392 ساعت 22:26 http://AzadeeMan.blogfa.com

یاد گرفتـــه ام
انسان مدرنـــی باشــــم
و هــر بار که دلتنـــــــگ میشــــوم
بـه جای بغـــــض و اشــــک
تنهـــا به این جملـــه اکتفــا کنـــم کــه
هوای بـــد ایــن روزهــا
آدم را افســــــــرده میکنـد ..

تنها جمعه 23 اسفند 1392 ساعت 22:28 http://AzadeeMan.blogfa.com

چقدر دلم می‌خواست باور کنم ، فردا روزِ بهتریست
که صبح از ابدیتِ یک خوابِ اجباری
رو به شهامتِ یک کوچه
بیدار شوم
و در بطنِ خاموشِ حضوری سایه وار
هنوز غروری برای بودنم،
برایِ انسان بودنم ،
داشته باشم
چقدر دلم می‌خواست
دستهایم را بر شانه ی فرزندم بگذارم
و با اشتیاقی خودمانی بگویم
به روز‌های سبز
به آوازِ یکدستِ پرندگان خوش آمدی
... بهار ... به خاطرِ شکوفه‌ها هم شده بیا !!

مادر شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 12:43 http://dokhtaranepaeiz.blogfa.com

بهار شوق انگیز بر قامت سبز وجودتان شکوفه باران باد.
لبتان پر خنده
قلبتان از مهر آکنده
دولتتان پاینده
ونوروزتان فرخنده باد

[ بدون نام ] شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 13:27

داداش رفتی؟؟
دیگه برنمیگردی؟؟
دلمون تنگ شده واسه داداشمون!
برگرد دیگه!
این دم عیدی حالمونونگیر!

ماری شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 13:27 http://delltangihayemari.blogfa.com/

نظرقبلی من بودم.

غزل شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 21:36 http://664464.blogfa.com

سلامممممم سهیللللللللللل واییییییی عالییییییی بود ..

کجاییییییییییی ..


الان ذهنم فعال نیست بداهه بگم راستی مجله ما سربزن
چرا نمیای..

behrang دوشنبه 26 اسفند 1392 ساعت 09:16 http://behrang53.persianblog.ir

دوست دارم

در بازی ای شاد

چشم بگذارم و بشمارم تا 10

تا همه سختی ها پنهان شوند از دید من

و آنگاه من به دنبال آنها بگردم

اما واقعیت چیز دیگری است

حتی چشم هم که بگذارم

افکارم مالامال است از سختی هایی که صف کشیده اند

و خرامان خرامان به سراغم می آیند

می دانند پر است اوقات من از باز کردن هر گره مشکلی

تنها دوشنبه 26 اسفند 1392 ساعت 11:27 http://AzadeeMan.blogfa.com

بهترین ﺁﺩﻡ ﻫﺎﯼ ﺯﻧﺪگی
ﻫﻤﺎﻥ ﻫﺎﯾﯽ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻨﺎﺭﺷﺎﻥ ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﯽ
ﭼﺎﯾﯽ ﺍﺕ ﺳﺮﺩ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺩﻟﺖ ﮔﺮﻡ ...
.............
پیشاپیش سال نو مبارک مرد جوان

آسمان دوشنبه 26 اسفند 1392 ساعت 16:37 http://asemangoon.persianblog.ir/

سلام.
اتفاقی وارد وبلاگتون شدم.کار گرافیکیش برام جالب بود.
شعر زیبایی بود.متشکرم.
اما چرا خاموش؟!
من شاعر خاموش سراغ ندارم!!

شادی سه‌شنبه 27 اسفند 1392 ساعت 19:44 http://shadi-shadi.blogsky.com

ای آنکه به تدبیر تو گردد ایام...ای دیده و دل از تو دگرگون مادام....ای آنکه به دست توست احوال جهان....حکمی فرما که گردد ایام به کام
نوروزتان خجسته باد

سوده چهارشنبه 28 اسفند 1392 ساعت 23:20 http://taravosh.blogfa.com

سلاااااااااااااااااااااااااااااامممممم آقا سهیل خوبین شما??? اوضاع خوبه???
سال نو رو پیشاپیش بهتون تبریک میگم و امیدوارم که سال خوب و خوشی رو پیش رو. داشته باشین....
جک ها رو هم خوندم خیییییییلی باحال بود!!:-D
با این یخچال گرایی هم به شدتتتت موافقمممم!!!!!:-D

افسانه پنج‌شنبه 29 اسفند 1392 ساعت 13:09 http://gtale.blogsky.com

سلام آقا سهیل

خداوندا ، نمیدانم چه تقدیری مرا فرموده ای اما

برای دوستان من عطا فرما :

هزار و سیصد امید

هزار و سیصد و نود بهروزی

هزار و سیصد و نود و سه لبخند زیبا

سال نو بر شما و خانواده محترمتان مبارک باد

سُهیل هدایت جمعه 1 فروردین 1393 ساعت 14:08 http://TitBit.BlogSky.com

• • • ○ ○ ○ • • • ○ ○ ○ • • • ○ ○ ○ • • • ○ ○ ○ • • •

با عرض صمیمانه ترین سلام ها ، به تمامی همراهانم ، دوستان و هم فکرانم ، طرفدارانم! ...

آمده ام ، گرماگرم مهربانی و شادمانگی ، " عیدتان را تبریک گویم ! " ؛؛؛؛ سالی پُر از سعادت و شادکامی ، پُر از سلامتی وُ بهروزی را ، برای تک تک ـتان ، آرزومندم.

سعادتی ست ، اگر دوباره مجالی باشد، تا به همراهی ام، مهربانی ها کنید .......بی دریغ

• زنده باشید وُ تعطیلات ،،،،،،به همگیتوووون خوش بگذره

سُهیل هدایت ... نخستین روز 93


• • • ○ ○ ○ • • • ○ ○ ○ • • • ○ ○ ○ • • • ○ ○ ○ • • •

معصومه نصیری شنبه 2 فروردین 1393 ساعت 01:46

سلام دوست شاعر و ارجمندم
سال نو مبارک
سبزترین بهار را برایتان آزومندم
***

سلام بانوی شاعر و محترم ...

متقابلاً ، سالی پُر از شادی و موفقیت توأمان را خواستارم از خدای، برایتان..

شاعر بمانید همواره

اورسجی شنبه 2 فروردین 1393 ساعت 19:35 http://www.qqamir.blogfa.com

سلام
قلمت سبز

با تبریک عید سعید باستانی نوروز سالی پر از برکت و شادی برایتان می خواهم
همیشه سر بلند ، پیروز و پر افتخار باشید












...بهارنارنج


افسرده خاطرم از پژمردگی بهار
کجا می دمد عطر بهارنارنج
تا سپیده دم
صبح , کنار پنجره ی انتظار
گامهایش بی احساسی طلوع را می سنجید


کجا کجا ... می فروشند
خیال راحت
عطر بهارنارنج
شفق سپیده دم
پرواز شب و طلوع صبح را ...

• سلام وُ عرض ادب وَ ارادت به اُستاد و انسانی فرهیخته سرشت ، عالیجناب میم.اورسجی بزرگمهــــر..

نوروز را تبریک میگویم، متقابلاً ،،،آرزوی شادکامی، سعادت وَ سلامتی را، دارم برایتان ؛ به مهربانی.

زنده باشید وُ بهاری، زندگانی ها کنید ؛ با نیم نگاهی پُر اُمید به طلوع آفتاب نجات بخش ...

مهرتان را سپاس، اُستاد بزرگوارم ؛ دوستدارتان "سُهیل هدایت" ..

سامانه پیامک جمعه 15 فروردین 1393 ساعت 20:40 http://panel.mida -co.ir/

بنام خدا با سلام خدمت شما مدیر گرامی شما می توانید فقط با پرداخت ده هزار تومان صاحب یک پنل پیامک همراه با خط اختصاصی ارسال و دریافت شوید. با این خط می توانید پل ارتباطی جدیدی برای کاربران خود فعال نمائید.لازم به ذکر است پیامک های نرفته به شما برگشت داده می شود.همچنین می توانید خط مورد علاقه خود را میان ده هزار خط انتخاب نمائید .جهت دیدن دمو و ثبت نام به آدرس زیر مراجعه فرمائید panel.mida -co.ir/register.php
باتشکر میدا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد