یک لحظه مکث

یک لحظه مکث

”چشم بر بندید بر من یـا مرا بیابید اگر می‌بینید“
یک لحظه مکث

یک لحظه مکث

”چشم بر بندید بر من یـا مرا بیابید اگر می‌بینید“

✫ هیچ‌‌ْ یعنی من‌‌ْ !!


در این تاریک‌بخت ِ رو به نابودی‌‌ْ

چه باید جُست اُمیدی‌‌ْ ؟... ؛


چه باید خواست‌‌ْ ،

از امواج ِ تاریک ِ کف‌آلود ِ سیاه ِ نااُمیدی‌‌ْ ؟... ؛


کدامین قطره‌ای‌‌ْ ،

از هیچ‌‌ْ سرشار‌‌ْ ؛

که در مُشت ِ سیاه ِ غم‌‌ْ اسیری‌‌ْ ؟... ؛


کدامین پُربها دُرّ ِ گرانبار‌‌ْ

که در غرقابه اقیانوس‌‌ْ ، گیری‌‌ْ ؟...


در این ژرفای ِ مستأصل‌نمون ‌‌ْ

یک قطره‌ای‌‌ْ چون من‌‌ْ ؛

که در دالان ِ پُرپیچ ِ سیه گرداب ِ دهشتناک‌‌ْ

هر لحظه ‌‌ْ،

هزاران‌بار‌‌ْ می‌میری‌‌ْ !...



من از کابوس ِ دریامُرده‌گی‌ها ‌‌ْ سخت بیزارم‌‌ْ !

من از مُرداب ِ شورانگیز ِ بختک‌وار‌‌ْ ؛

وَ از ساحل‌نشینان ِ خیال‌آسوده‌‌ْ ،

کز‌‌ْ آشفته‌گان ِ در تعب‌‌ْ اُفتاده‌‌ْ از سیلاب وُ توفان‌ها ‌‌ْ

نمی‌یازند دستی را به همراهی‌‌ْ ؛

بسی‌‌ْ سرسخت بیزارم‌‌ْ !!


ـ من از جان‌دادگان ِ سرد پیکر

وَ دریاخفته‌گان ِ مَرد هیکل

دلم‌‌ْ افسرده‌‌ْ ... غمگین است‌‌ْ ! ـ


دلم‌‌ْ در سینه‌‌ْ

سینه‌ام‌‌ْ هم بسان ِ سرد‌‌ْ سلولی‌ست‌‌ْ

بغض‌ام‌‌ْ در گلو‌‌ْ مسدود‌‌ْ مانده‌ست وُ ...

بخشکیده‌ست‌‌ْ اشک‌ام‌‌ْ

بر لب وُ گونه‌‌ْ ...

وَ موهایم‌‌ْ به روی ِ شانه اُفتاده‌ست ‌‌ْ،

چون دردم ‌‌ْ؛

بـَـر وُ رویی‌‌ْ ندارم ،

زرد‌‌ْ رُخسارم‌‌ْ ؛

وَ چون تک‌‌ْ برگ ِ پاییزی‌‌ْ

زمین‌خورده‌ست‌‌ْ افکارم‌‌ْ ؛

کنون چون نااُمیدان

سرد وُ بی‌روح‌ست اشعارم‌‌ْ !... ؛


”‌ تو اینک‌‌ْ کم‌اُمید امّا ‌‌ْ

به ساحل، چشم ِ دل‌‌ْ بستی ؛


تو چشمانت ؛

به حائل‌ها گشوده‌ستی‌‌ْ !...


من از هر هیچ‌‌ْ ؛

سرشارم‌‌ْ !...


تو ساحل‌ساحل‌‌ْ امّا

پُر سراب از هیچ‌‌ْ ،

دل‌‌ْ را رو به دریاهای ِ بی‌ساحل‌‌ْ ؛

چرا بستی‌‌ْ ؟!...


در این وصف ِ سیاه ِ نااُمیدی‌‌ْ ؛...

من‌‌ْ نمی‌یابم تو را ؛

اینک‌‌ْ کجا هستی ؟... ‌“


✥  ✥  ✥

وَز کدامین گور ِ ویرانه بر این خاکسترین ِ خاک ؛

بیرون جَسته تابوت‌ام‌‌ْ ؟!...


زهی‌‌ْ ؛

گردیده اینک‌‌ْ

از نفس‌های ِ مه‌آلود ِ غمین ‌‌ْ پُر ؛

جویبار ِ سرزمین ِ سرد ِ تنهایی ،

ز ِ آغوش ِ هزاران‌‌ْ فاحشک‌‌ْ

در بند ؛...

عجین خمیازه‌ای پُر درد ،

طرحی تا فراسوی ِ سیاه ِ نااُمیدی‌‌ْ

می‌نهد بر جای‌‌ْ !...


یاد آرَد مرا ‌‌ْ کـَـس‌‌ْ

اندر‌‌ْ هزاران خاطره ‌‌ْ

یکبار ‌‌ْ ؟!


وَ بر درگاه ِ بی‌تاوان ِ باران‌گون ِ بی‌فریاد‌‌ْ ؛

افتادم‌‌ْ !! ؛ ...

کِه این‌گونه‌‌ْ زمین خورده‌ست ‌‌ْ:

این ژولیده چرکین ِ سیه‌پالوده رُخ ‌‌ْ،

آسان‌‌ْ به درگاه‌ات‌‌ْ ...!


زهی ‌‌ْ؛

زین‌گونه بودن‌ها ‌‌ْ،

چگونه‌ستی ‌‌ْ ؟!...


نمی‌باید‌‌ْ که دل‌‌ْ را با اُمیدی‌‌ْ ،

غرق ِ در سرشار ِ نااُمید‌‌ْ بختی‌ها ‌‌ْ؛

به دریا زد !...

« نباید دل به دریا زد ! »


❊ ❊ ❊  ✛  ❊ ❊ ❊

✩ تقدیمی به ”‌میم.انسان‌“ :


تو را من ،

غرق ِ تنهایی ؛

چنان آغوش گیرم سخت ،

تا دائم فراموش‌ات شود

نجوای ِ تن‌خواهی !...


تو را من ،

سخت تنهایم !...


تو را تا هیچ وُ هرگز ،

من ؛

تو را

بس سخت تنهایم ! ؛


به غیر از هیچ

تا هرگز !... ؛

تو را من سخت وُ آسان

هیچ وُ هرگز

شاد می‌خواهم !...


تو را من ،

گرچه تنهایم ؛...

ز ِ یادت ـ من ـ ، نمی‌کاهم !...


✫ ✫ ✫ ✫ ✫ ✫ ✫  سُهیل هدایت ✫ ✫ ✫ ✫ ✫ ✫ ✫


نظرات 27 + ارسال نظر
سُهیل هدایت سه‌شنبه 5 فروردین 1393 ساعت 19:36 http://TitBit.BlogSky.com

• • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • •


✫ منم وُ این ؛ پستوی ِ ملال‌آور ِ سنگین رنگین ! ✫

نمی‌باید برون آئیم
از پستوی ِ تنگ ِ خویش ،
ای هم‌کیش ؛

باید
تا دمادم ، در سکوتی جان‌فزا باشیم !
قیطان در عزا ؛ چون سربداران ،
بی‌هوا باشیم !...
تا پرواز ِ بختک‌وار
دائم در خفا باشیم !...

ــ وَ آیا ناکسی در گوش ِ تو
نجوای ِ سنگینی نرانیده‌ست:
ای تو
هم بیا با من
بپرهیزیم از قرمز ؛
بخندیم از همین هرگز !... ؛

چرا باید کسی را
با کفن‌پوشانی ِ بخت ِ سیاه ِ مرگ‌وار ِ خویش
در گودال ِ تنگ ِ تار ِ خونباری،
به پهلوی‌اش بخوابانیم ؛

وَ از فردای ِ موهوم ِ شماری خفته‌بیداران ِ خنیاگر،
در این شب‌های ِ پُر تکرار ِ بی‌ته ؛
با صدایی مرگبار از عمق ِ خاموشی،
ز ِ آتش‌ها،
بترسانیم ؟!... ؛

« هان ؟ » ؛
چرا باید تن بی‌جانشان را
اندرون گورها،
آسان بلرزانیم ؟!... ــ

✫ ✫ ✫

و در بندیم و
خود در بند ،
از بند هزاران دیو
می‌رنجیم !... ؛

چنان در بند ،
آسی !... ؛
همچنان در یأس
می‌مانیم !...
نگویی
باز از خشم ِ هزاران گزمه‌ی ِ بیمار
می‌نالیم ؟!...

نمی‌باید برون آید
کنون فریاد
از پستوی تنگ این دل مجنون ما
انگار !...

وَ این شب‌مُرده‌گی‌ها
روز وُ شب
بسیار بسیار است ؛...

✫ ✫ ✫

زهی ؛
این های‌های ماست !...
آهسته ،
گسسته ،
گه شمرده ،
خسته ،
بشکسته ،
گهی لرزان وُ پیوسته ،
بسوی ِ نیستی هر لحظه ،
گویی قرن‌ها مسکوت ،
از ترسی عمیق وُ دردگون
آسان زبان بسته ؛
وَ گه گاهی چنان آشفته می‌گردد ،
که در پستوی می‌گرید
وَ می‌نالد چنان آونگ‌گون بسیار ؛
گاهی اشتباهاً می‌شود مخلوط با
آن
زوزه‌ها بر لب عیان ؛
هر شب
که از آن ِ دل ِ رنجور ِ ما هرگز برون نآمد(نیامد) !...

ــ کِه می‌خواهد بداند چیست ؟ ؛
گناه ِ این سیه‌چرکین‌نمایان ِ گنه‌آلوده را هرگز ! ــ

ــ نمی‌باید چه‌ها گفتن
وَ باید باز ناگفتن ؛...
ز ِ زنجیر وُ دل ِ در بند وُ
دیوار وُ حصار ِ غم نگفتن !...
هیچ گفتن‌ها ،
به تکراری ملال‌آور ...؛

کنون من؛
از کدامین رنگ ِ آرامش بگویم ؛
وز کدامین روح ِ جاویدان ،
که در پستوی ِ تنگی
نغمه‌ی ِ بی‌نغمه‌گی با جرعه‌ای کافور می‌نوشد ؛
سُخن گویم ؟!... ــ

آنک ؛
طفلک بیگانه با فریاد ،
می‌ترسد برون آید صدای ِ ناله‌اش
در پرسه‌های باد !!

چنان آشفته پندار است مادر ؛
گو که نوزادش
دعا کرده‌ست از دل
در جنین
مرگ‌اش، رِسَد ؛
هیهات !!

زهی ؛
ظلمت چه عُریان است !!...

عاشقان هم سنگ ؛
با فریاد مرگ‌آسا
به دندان ِ سیاه ِ بند
در زنجیر ؛

می‌خوانند
آواز ِ غم ِ بی‌همنوایی را
غمین بسیار ؛
وَ از خویش وُ
ز ِ بیگانه همی در رنج
می‌مانند انگار ؛

لاجرم امّا
چنان آسوده می‌خوابند
گویی رنج ،
در پیوند خون و استخوان‌هاشان یکی گشته‌ست ...

✫ ✫ ✫

ـ « فهمیدن حال ِ ساده‌ی ِ من ساده‌ست » ـ
نمی‌خواهم برون آیم
از این پستوی تنگ خویش ؛
که می‌دانم
صدایم ناله‌ی هیچ است و در هیچ زمین و آسمان‌ها گــُـم !...

نمی‌دانم در این بیگانه مرگی‌ها
شکیبی هست همراه‌ام ...
و آیا هم ، شفیقی هست همسایه‌ام ...
نمی‌دانم رفیقی هست از غم‌ها بگرداند گریزان‌ام ؟!...

وای بر ما
با همه درمانده‌گی‌ها ؛
هم نمی‌پرسیم:
آیا ...چون خدایی هست ؛ تنهای‌ام ؟!

بر فریاد مظلومان ِ بیچاره
کِه باید ظلم‌کردن را بمیراند ؟...

به وَهم ِ مطلق دیوانگی‌هایی گرفتارم !...
کِه می‌داند ؟...

و آیا سرپناهی هست
از باران ِ شوم‌اش
در امان باشم ؟!...
چه می‌بارد ؟...

نمی‌خواهم برون آیم از این پستوی ؛

✫ ✫ ✫

بیا با ما سفر کن
رو به سوی هیچ ! ؛

فریادی بر‌آور
در میان پیچ‌پیچ ِ پچ‌پچ ِ اصوات ِ میران‌گشته ِ در پستوی.

ــ ناکسان ؛
هم لاجرم
سوز دل باید خورَند
بر گدایی آرمیده بر کتل‌هایی گران !...

لاجرم
حتی ز ِ این لمبرنشینان ِ بهارستان
نمی‌باید برون آید ندایی هیچ انگاری !...

باری ؛
دست در دست خدا در کاسه‌ی مظلوم
می‌شویند خون ؛
این نوسواران ِ گدا طینت
که از بی‌هضم‌گاهاشان
هماره طرح ِ خیک ِ تن‌نمایی‌ها برون ریزد !!... ــ

وَ بدین‌گونه‌ست
که ما
چه کنم چه کنم را
تا همیشه ،
به هیچ‌گاه رسانیده‌ام ! . . .

✫ ✫ ✫ ✫ ✫ ✫ ✫ سُهیل هدایت ✫ ✫ ✫ ✫ ✫ ✫ ✫

• • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • • •

MEHRAN سه‌شنبه 5 فروردین 1393 ساعت 20:09 http://WWW.ROMANBIA2.BLOGFA.COM

SALAM
KHOOBY
CHETURY?
MANAM
EIDET MOBARAK
AJAB SHERE BAHALY!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!

...ممنونم از حضورت "مهران"

مریم جمعه 8 فروردین 1393 ساعت 14:36 http://mmaryam.loxblog.com/

سلام سال نو مبارک

شعر خیلی قشنگ بود

ریتم شعر خیلی عالی بود


ممنون آقا سهیل

موفق باشید...

اورسجی جمعه 8 فروردین 1393 ساعت 17:51 http://www.qqamir.blogfa.com

سلام
همیشه سر بلند ، پیروز و پر افتخار باشید




هیچ تک درختی
مثل برج شهر بیدار نیست
نمی دانم . چرا
فانوس ها بی نفت می سوزند ...

ابیل شنبه 9 فروردین 1393 ساعت 14:26 http://entehavabooseha.blogsky.com/

احسنت!!!!!!!

افسانه یکشنبه 10 فروردین 1393 ساعت 09:24 http://gtale.blogsky.com

سلام

دنیا همه هیچ و کار دنیا همه هیچ
ای هیچ تو بیهوده بر این هیچ مپیچ

افسانه یکشنبه 10 فروردین 1393 ساعت 09:25 http://gtale.blogsky.com

فراموش مکن تا باران نباشد رنگین کمان نیست

تا تلخی نباشد شیرینی نیست

و گاهی همین دشواری هاست

که از ما انسانی نیرومند تر و شایسته تر می سازد

خواهی دید ،

آری خورشید بار دیگر درخشیدن آغاز می کند

ژالـــــــ❤ــه رخ یکشنبه 10 فروردین 1393 ساعت 17:13 /http://bsalamatish.blogfa.com/

مشعوف شدیم بســـی
تعریف هم ک از بس تعریف کردیم خز شدیم:S003:]

الی یکشنبه 10 فروردین 1393 ساعت 23:28 http://www.ma-6-ta.blogfa.com

بابا تو دیگه کی هستی؟ چی جور به مغزت میرسه این کلمات؟!!! خیلی عالی بود...
راستی سال نوت مبارک باشه....
به ما یه وقت سر نزنیا. خسته میشی

اورسجی پنج‌شنبه 14 فروردین 1393 ساعت 11:06 http://www.qqamir.blogfa.com

سلام
زیبای و عشق برایتان می خواهم
همیشه سر بلند ، پیروز و پر افتخار باشید











لبخند بزن
چشمانت را سرمه بکش
خدا را صدا کن
تا فرصت دیگر
لبخند بزن

mahsa پنج‌شنبه 14 فروردین 1393 ساعت 23:15 http://www.khaterehyemobham.blogfa.com

سلام آقا سهیل سال نو بر شما مبارک سالی پر از شادی و سلامتی رو براتون آرزو میکنم
به منم سر بزنید حتما...خوشحال میشم....

معصومه نصیری جمعه 15 فروردین 1393 ساعت 01:06 http://m67n.blogfa.com/

سلام
باز هم مثل هر بار زیباااااااا وزیبا
همیشه درود
نگاه شاعرانتان را بر من نیز ارزانی دارید

درود بانو ..

آرش واقع طلب یکشنبه 17 فروردین 1393 ساعت 04:05 http://arashvaghetalab.blogfa.com

درود بر سهیل عزیز
ممنون که سر زدی و لطف داری به بنده.مهربان خوشحال شدم و به روزم با خبرای جدید و رباعی ها

• درود بر "شاعر محبوب لحظه های من" ... بی آنکه خودش هم بداند که چقدر دوستش داشته ام ...

دوستدار همیشگی ات ، سُهیل هدایت

behrang یکشنبه 17 فروردین 1393 ساعت 09:42 http://behrang53.persianblog.ir

چشمهایت دلم را ورق می زند.
رها میشوم در حجم نفسهایت
مثل پروانه ها که آزادند
دست هایت را لمس می کنم،
تابستان می شوم پر از آبشار گل های سرخ
کنارم هستی
و من از بارانی حرف می زنم که بی اجازه می بارد
و تو را بی وقفه در من تمنا می کند
من از تو می نویسم در دفتر دلی که به اندازه ما جا دارد...
من و یک عالمه تو

ماری دوشنبه 18 فروردین 1393 ساعت 12:35 http://delltangihayemari.blogfa.com/

اینجاکه پیدات نیست اومدم شعرنو کامنت بذارم همه رو قفل کردی.
یعنی10دیقه وقت نداری بیای نت؟؟

غزل دوشنبه 18 فروردین 1393 ساعت 19:45 http://664464.blogfa.com

سلام سهیل خان مثل همیشه عالی خیلی وقته نیستین انگار ها ..

باز باران یاد باران
کوچه های تنگ باران
باز بی چتر
زیر باران

دست در درست
روی شیربانی
باز باران
یاد باران

شادی شنبه 23 فروردین 1393 ساعت 13:37 http://shadi-shadi.blogsky.com

آهستـه

فتــ♥ــح کرده ای با

چشمـ♥ـهایت هرچـــه داشـ♥ــته ام را

حالا تمام جهـــ♥ـان من

مستعمره ی توســ♥ــت…

منصوره شنبه 23 فروردین 1393 ساعت 14:35 http://fantastic-love-web.blogsky.com

سلام خوبی؟
سهیل سایت سنگین شده دیگه به وبم سر نمیزنی.
خوش باشی هر جا هستی

درود بر شما ... تشکر ...

ماری سه‌شنبه 26 فروردین 1393 ساعت 23:09

بـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی معــــــــــــــــــــــــــــــــــــرفـــــــــــــــــــــــــــتــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سُهیل هدایت شنبه 30 فروردین 1393 ساعت 19:15 http://TitBit.BlogSky.com

• بیست وُ پنج روز ... سکوت !!

وَ همچنان ،

دوره می‌کنیــــــم :

شب را

وَ روز را

هنـــــوز را !...

[ بدون نام ] شنبه 30 فروردین 1393 ساعت 19:31

خیلی بیمعرفتی
میخوای بری؟؟

نه !

• باز وقت شد ؛ بر گشتم !!

ماری شنبه 30 فروردین 1393 ساعت 19:33 http://delltangihayemari.blogfa.com

من بودم

میدونم !

لی لی یکشنبه 31 فروردین 1393 ساعت 14:53 http://royaebidari.mihanblog.com

رفیق

دلتنگ که شدی پیش من بیا!

کمی غصه هست!

با هم میخوریم...

من سیرم !!

افسانه دوشنبه 1 اردیبهشت 1393 ساعت 14:54 http://gtale.blogsky.com

خدای من ، سبـــــک آمده ام با دستان تهی ،
سنگیــــن، بازم گردان
خدای من سنگیــــن آمده ام ، با کوله باری از گنـــاه ،
سبک، بازم گــــردان
خدای من ، به در گاهت آمده ام ، بازم مگـــردان...

• من کافر شدم !!

Areta چهارشنبه 3 اردیبهشت 1393 ساعت 14:01

زنـدگــی انـگــار
تـمــام ِ صـبــرش را بـخـشـیـده اسـت بـه مـن !!
هـرچــه مـن صـبــوری میکـنـم او بــا بـی صـبـری ِ تـمــام
هـول میزنــد
بـــرای ضـربــه بـعــد … !
کـمـی خـسـتــگـی در کــن ، لـعـنـتـــی …
خـیــالـت راحـت !!….
خـسـتـگــی ِ مــن
بـه ایـن زودی هــا دَر نـمـی شـود …____________$$$$$
_______________$$$$$__$$________$$$$$$$$
__________$$$$__$$$$___$$_____$$$$$____$$
______$$$___$$$$________$$_$$$______$$$
___$$$_$$$$______________$$_______$$$
$$$_$$$$________________$$______$$$
$$$$_________________$$$_____$$$
$$________________$$$_____$$$
$$_____________$$$_____$$$
_$$________$$$$____$$$$
__$$____$$$_____$$$$
___$$_$$$$___$$$$
____$$_____$$$$
__$$_____$$$$
$$____$$$$
$$_$$$$
$$$$$_____$$$$$___________$$$$$__________
_________$$$$$$$_________$$$$$$$_________
_________$$$$$$$_________$$$$$$$_________
__________$$$$$___________$$$$$__________
__$$$$_____________________________$$$$__
_$$$$$$___________________________$$$$$$_
__$$$$$$_________________________$$$$$$__
___$$$$$$_______________________$$$$$$___
____$$$$$$$___________________$$$$$$$____
______$$$$$$$_______________$$$$$$$______
_________$$$$$$___________$$$$$$_________
____________$$$$$$ $$$$$$$$$$$____________
______________$$$$$$$$$$$$_______________

○ من هم گرچه خسته! ؛ امّا هنـوز راسخ‌ام بر اعتقادم !͸

ژالـــــــ❤ــه رخ چهارشنبه 3 اردیبهشت 1393 ساعت 19:37 /http://bsalamatish.blogfa.com/

اپم

• منم " سُهیل " هستم!

DONYA پنج‌شنبه 18 اردیبهشت 1393 ساعت 15:07 http://WWW.chekhellooo.blogfa.com

پیش منم بیا خوشحال میشم

باعث خوشحالیتان خواهد بود ؟!...

.
.
.

با این شرط ؛ باشد! ...اگر فرصتی دست دهد، برای مهربانی!...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد